چکیده:
هدف پژوهش حاضر تعیین نیازهای دانشجویان به
مداخلات پیشگیرانه از اعتیاد بود. 150 دانشجو، بدون نام
و به صورت داوطلبانه در 6 بحث گروهی متمرکز شرکت
کردند، که 65 نفر دختر و 85 نفر (76/56%)پسر بودند.
همچنین، نمونه ای نیز از کارکنان مراکز بهداشت، مشاوره
و حراست دانشگاه انتخاب شد ( 18 نفر) که در سه گروه
متفاوت بحث گروهی شرکت کردند. دانشجویان و
کارشناسان گزارش دادند اطلاعات دانشجویان از ماهیت
اعتیاد، ابعاد زیستی و روانی آن کم است و آنان نیاز جدی
دارند که در این زمینه آموزش های اساسی داشته باشند.
باورهای اشتباه در مورد اعتیاد و مواد شایع است، به
به نظر می رسد عوامل .» آسیب ناپذیری « خصوص باور به
تحولی خاص دوره انتقال به بزرگسالی باید در مداخلات
پیشگیرانه دانشجویی مدنظر قرار بگیرند. آموزش در مورد
» سنگین « مانند سیگار وقلیان تا مواد » سبک « کلیه مواد
مانند تریاک و هرویین ضروری است. دانشجویان ورودی
جدید، مقیم خوابگاه ها، مبتلا به بیماری روانی، دارای
مشکلات خانوادگی مستعدترین گروه ها برای مصرف
مواد معرفی شدند. به نظر می رسد نگرانی و ترس از
برچسب های اجتماعی، یکی از موانع دانشجویان در
استفاده از خدمات موجود در دانشگاه باشد. نیازهای
آموزشی اساسی دانشجویان در زمینه پیشگیری از اعتیاد
عبارت اند از: آموزش ماهیت مواد واعتیاد باتوجه به
ابعاد زیستی وروانی، اصلاح باورهای اشتباه دانشجویان،
آموزش برنامه مهارت های زندگی با تاکید برمهارت های
مقابله ای، خودآگاهی و تقویت باورهای معنوی/مذهبی و
همچنین، آموزش مهارت های مطالعه. ارزشیابی طرح های
پیشگیرانه انجام شده و بررسی موانع استفاده دانشجویان
از خدمات پیشگیرانه موجود نیز ضروری است.
The current investigation aims to determine educational needs of college students for preventive means of addiction and substance use. One hundred and fifty college students from Tehran University, anonymous and voluntarily participated in 6 focused group discussions (FGDs), 65 were female (43.33%) and 85 male (56.67%). Also, a sample of staff from health, counseling centers and security (18) took part in 3 different FGDs. Students and staff report that students’ knowledge about addiction, biological and psychological dimensions are little and they seriously, need to basic education about the issues. There are prevalent myth about addiction and substances, especially, myth about “invulnerability”. It seems developmental factors specific of transition to adulthood should be considered in preventive interventions for college students. Education about “soft” drugs like hookah and tobacco and “hard”drugs like opium and heroin are essential. The most vulnerable students for using substances introduced as freshmen, students living in dormitories, students who have a mental illness, with family conflicts. It seems that worry and fear from stigmas, are barriers for benefiting the available services in the universities. Essential needs of college students in prevention of addiction are: Drug education and addiction according to physiological and psychological aspects, modification of myth, life skills education with emphasis in coping skills, self-awareness, enrichment of spiritual/ religious believes, study skills training. The evaluative research on preventive interventions that are provided and study of the barriers for utility of available preventive services are also essential. More practical suggestions are provided in the article.
خلاصه ماشینی:
دانشجويان و کارشناسان گزارش دادند اطلاعات دانشجويان از ماهيت اعتياد، ابعاد زيستي و رواني آن کم است و آنان نياز جدي دارند که در اين زمينه آموزش هاي اساسي داشته باشند.
همچنين ، دانشجويان نظرات زير را در مورد مواد شايع مصرفي در محيط هاي دانشجويي مطرح کردند: «حشيش ، رواج زيادي بين دختران و پسران دانشجو دارد»، «با حشيش سازگار شده اند»، «حشيش را سه شب قبل امتحان مصرف مي کنيم ، کارآيي را بالا ِ ِ مي برد»، «هر ماده اي که راحت تر فراهم مي شود، پر مصرف تر است »، «مشروبات الکلي نيز بيشترين ميزان مصرف را دارند.
o عوامل خطر: در زمينه روي آوردن عده اي از جوانان به اعتياد، نظرات مختلفي توسط دانشجويان مطرح شد که عمدتاً مي توان آن را به دسته هاي مختلف زير تقسيم کرد: فشارها و تنيدگي هاي محيطي (تنهايي و دوري از خانواده ، بي کاري و مشکلات مالي، نداشتن رابطه جنسي، داشتن رابطه جنسي (براي بالا بردن قدرت جنسي، مواد مصرف مي کنند)، مشکلات عشقي، مشکلات خانوادگي، مشکلات وفشارهاي درسي و تحصيلي)، تجربه کردن مواد و روحيه کنجکاوي، قرار گرفتن در جمع دوستان ناباب ، کم بودن برنامه هاي تفريحي و شاد در خوابگاه ها، اشتباه تلقي کردن مصرف مواد به عنوان يک برنامه شاد، «کم نياوردن و نشان دادن خودشان به ديگران »، منزوي بودن و نداشتن ارتباط با ديگران ، داشتن اوقات فراغت زياد، ضعف ايمان و اعتقادات ، باورهاي غلط نسبت به مواد، ناتواني در حل مشکلات و مسايل زندگي.
يافته هاي پژوهش حاضر همسوست با اکثر مطالعاتي که در اين زمينه انجام شده است از نظر شايع بودن مصرف قليان ، سيگار والکل از جمله اميري (٢٠٠٩)، دهقاني و همکاران (١٣٨٩)، سيام (١٣٨٥)، طارميان (١٣٨٦، ١٣٩٢).