چکیده:
جستار پیشرو با عنوان: بازتاب مرگ و مرگ اندیشی در ادبیات داستانی معاصر، به دنبال آن است تا با روش تحلیلی- توصیفی موضوع مرگ و چگونگی انعکاس آن را در پنج اثر برجستۀ داستانی معاصر (تا پیش از انقلاب اسلامی) بررسی و از این طریق دیدگاه نویسندگان این آثار را دربارۀ مرگ و جهان پس از آن به خواننده ارائه نماید. پنج داستان انتخابشده در این مقاله عبارتاند از: دارالمجانین اثر محمدعلی جمالزاده، بوف کور اثر صادق هدایت، عزاداران بَیَل اثر غلامحسین ساعدی، روز اول قبر اثر صادق چوبک و کلیدر اثر محمود دولتآبادی. در بررسی و واکاوی آثار یادشده که در چهارچوب مؤلفههای: روان شناختی، فلسفی و فرهنگی- تاریخی انجام پذیرفت، آنچه بهدست آمد عبارت است از: «مرگ» و «پایان زندگی» یکی از مهمترین دغدغههای اهل قلم در این عهد و عصر بوده، در نوشتههای آنان عمدتاً بازیابی منفی داشته است. البته، این بازتاب بیشتر برخاسته از دو مؤلفه فرهنگی و اجتماعی است تا مؤلفههای دیگر. در تفاوت بین این آثار نیز باید گفت: مفهوم «مرگ» در رمان کلیدر با «شهادت» گره خورده و ـ برخلاف چهار رمان دیگر ـ رنگی آرمانی و ارزشی به خود گرفته است.
This article is an attempt to study the question of death and how it is truly reflected in five prominent works of contemporary fiction published before the Islamic Revolution, including " The Madhouse" by Mohammad Ali Jamalzadeh, " The Blind Owl " by Sadegh Hedayat, "The Mourners of Bayal" by GholamHosseinSaedi, " The First Night of the Grave " by SadeghChoubak ,and "Kelidar" by Mahmoud Dowlatabadi. Using the analytical-descriptive method, this study provides the readers with the perspectives of the mentioned writers toward the death and the world after it. These works have been studied based of four concepts including psychological, philosophical and cultural-historical, and it showed that showed that "death" and "end of life" was one of the most important concerns of the writers in this era and even had a mainly negative reflection on their works. This reflection is much more originated in cultural and social concepts than others. Taking different point of view into consideration, it should be said that the concept of "death" in Kelider has the same meaning as "martyrdom", and unlike other works.
خلاصه ماشینی:
دربارة عنوان انتخابي اين نوشتار، تحقيق يا تأليفي مستقل انجام نپذيرفته است ؛ اما برخي از کتاب ها يا مقالات ، يکي دو نمونه از جامعۀ پژوهشي آن را در موضوع يادشده بررسي کرده اند: ١- صادق هدايت و هراس از مرگ ، نوشتۀ محمد صنعتي که در سال ١٣٨٢ توسط نشر مرکز به چاپ دوم رسيده است .
مرگ انديشي و مرگ انگاري در ادبيات داستاني امروز ايران (تا پيش از انقلاب اسلامي) بيش از هر چيز تحت تأثير شرايط تاريخي عصر و فضاي سياسي - اجتماعي حاکم بر جامعۀ آن روزگاران شکل گرفته و به قلم درآمده است ؛ به اين معني که رويدادهايي چون : نهضت مشروطه و فرجام شوم آن ، واقعۀ شهريور ١٣٢٠ و تأثيرگذارتر از همه ، کودتاي ٢٨ مرداد ١٣٣٢، احساسي آکنده از: سرخوردگي، ترس ، بياعتمادي، يأس و نوميدي و درنهايت پوچ گرايي در فضاي رمان هاي دهه هاي (٢٠، ٣٠، ٤٠ و ٥٠) پراکنده به گونه اي که زندگي در کام اغلب نويسندگان اين ادوار طعمي تلخ گرفت و به دنبال آن «مرگ » نيز، با رنگ هاي تيره وتار به تصوير درآمد.
باري، پژوهش پيش رو با انتخاب چند رمان برجسته از دوره هاي يادشده يعني: دارالمجانين (از محمدعلي جمال زاده )، بوف کور (از صادق هدايت )، روز اول قبر (از صادق چوبک )، عزاداران بيل (از غلامحسين ساعدي) و بالاخره کليدر (از محمود دولت آبادي)، بر آن شد تا به شيوة تحليلي- توصيفي و استفاده از شيوه کتابخانه اي، ضمن بررسي فضاي تاريخي و اجتماعي محدودة زماني رمان هاي انتخابي ، ديدگاه صاحبان اين آثار را دربارة «مرگ » و «جهان پس از مرگ » مطالعه کرده ، همسويي يا غيرهمسويي بين اين نويسندگان را - در زمينۀ ياد شده - به خواننده بنماياند.