چکیده:
رژﯾﻢ ﺻﻬﯿﻮﻧﯿﺴﺘﯽ از اﺑﺘﺪای ﺑﺮوز ﺟﻨﮓ و ﺑﺤﺮان در ﺳﻮرﯾﻪ، ﺑﻪ ﻃﻮر ﻣﻨﻈﻢ و ﻣﺴﺘﻤﺮ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻪ ﻣﻮاﺿـﻌﯽ در ﺧﺎک اﯾﻦ ﮐﺸﻮر را در دﺳﺘﻮرﮐﺎر ﺧﻮد ﻗﺮار داده اﺳﺖ. اﯾـﻦ ﺣﻤـﻼت ﻋﻤـﺪﺗﺎ ﻣﺮاﮐـﺰ و ﭘﺎﯾﮕﺎه ﻫـﺎی ﻧﻈﺎﻣﯽ و ﺑﻪ ﺧﺼﻮص اﻧﺒﺎرﻫﺎی ﺗﺴﻠﯿﺤﺎت و ﻣﻬﻤﺎت را ﻫﺪف ﻗﺮار داده و اﻟﺒﺘﻪ ﮔﺎه ﻣﻨﺠﺮ ﺑـﻪ ﺷـﻬﺎدت و زﺧﻤﯽ ﺷﺪن ﻋﻨﺎﺻﺮی از ارﺗﺶ ﺳﻮرﯾﻪ و ﻧﯿﺰ اﻋﻀﺎی ﺳﭙﺎه ﭘﺎﺳﺪاران و ﺣﺰب اﻟﻠـﻪ ﻟﺒﻨـﺎن ﺷـﺪه اﺳـﺖ دﺳﺘﺎوﯾﺰ ﻣﻘﺎﻣﺎت رژﯾﻢ ﻏﺎﺻﺐ ﺑﺮای اﯾﻦ ﺣﻤﻼت ـ ﮐﻪ ﻧﻘـﺾ آﺷـﮑﺎر ﺗﻤﺎﻣﯿـﺖ و ﺣﺎﮐﻤﯿـﺖ رﺳـﻤﯽ دﻣﺸﻖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد ـ ﺣﻀﻮر اﯾﺮان و ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺳﻮرﯾﻪ اﺳﺖ ﮐـﻪ آن را ﺗﻬﺪﯾـﺪﮔﺮ اﻣﻨﯿـﺖ ﺧـﻮد ﺑﺮﺷﻤﺮده اﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ، در ﮐﻨﺎر ﺗﻼش ﻫﺎی ﺳﯿﺎﺳﯽ و دﯾﭙﻠﻤﺎﺗﯿﮏ ﺳﻌﯽ دارﻧﺪ ﺑﺎ اﺗﮑـﺎ ﺑـﺮ ﻗـﺪرت ﺳﺨﺖ، ﻓﺸﺎرﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮ دوﻟﺖ ﺳﻮ رﯾﻪ و اﯾﺮان اﻋﻤﺎل ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻓﻘﺪان ﻋﻤﻖ راﻫﺒـﺮدی، اﺳـﺮاﺋﯿﻞ از دﯾﺮﺑﺎز ﺑﺮای ﺑﺮﻗﺮاری اﻣﻨﯿﺖ ﺧﻮد ﺑﻪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﭼﻮن ﺑﺎزدارﻧـﺪﮔﯽ از ﻃﺮﯾـﻖ ﺗﻔـﻮق ﻧﻈـﺎﻣﯽ، ﺣﻤـﻼت ﭘﯿﺶ دﺳﺘﺎﻧﻪ و در ﻧﻬﺎﯾﺖ، ﻧﻮواﻗﻊ ﮔﺮاﯾﯽ ﺗﻬﺎﺟﻤﯽ ﺗﻤﺴـﮏ ﺟﺴـﺘﻪ اﺳـﺖ و در ﮐﻨـﺎر ﺳـﮑﻮت و اﻧﻔﻌـﺎل ﺟﻬﺎﻧﯽ و ﻧﯿﺰ ﻋﺪم ﭘﺎﺳﺦ درﺧﻮ ر از ﺳﻮی ﺳﻮرﯾﻪ و ﻣﻘﺎوﻣﺖ، ﺑﻪ ﺣﻤﻼت ﺧﻮد اداﻣﻪ ﻣﯽ دﻫـﺪ. در اﯾـﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر ﺿﻤﻦ ﻃﺮح ﻣﻔﻬﻮم ﻧﻈﺮی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﻧﮕﯿﺰه و اﻫﺪاف ﺣﻤﻼت اﺳﺮاﺋﯿﻞ ﺑـﻪ ﺧـﺎک ﺳـﻮرﯾﻪ، ﺑـﻪ ﭼﺮاﯾﯽ و ﺗﺼﻌﯿﺪ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺣﻤﻼت و ﻧﯿﺰ دورﻧﻤﺎی اﯾﻦ ﻣﻨﺎزﻋﻪ ﺧﻮاﻫﯿﻢ ﭘﺮداﺧﺖ .
Since the beginning of the war and the crisis in Syria, the Zionist entity has
regularly and continuously attacked sites in the territory of this country.
These attacks mainly targeted military centers and bases, especially weapons
and ammunition depots, and sometimes led to the death and wounding of
members of the Syrian army, as well as elements of the Revolutionary
Guards and the Lebanese Hezbollah. The pretext of the usurping entity
authorities for these attacks - which are considered a clear violation of the
unity and official sovereignty of Damascus - is the presence of Iran and the
resistance in Syria, which it considers a threat to its security, and for this
reason, in addition to political and diplomatic efforts, they are trying to exert
pressure on the Syrian government as well as Iran through military attacks.
Given the lack of strategic depth, Israel has always adhered to theories such
as deterrence through military superiority, preemptive attacks, and finally
aggressive neo-realism to ensure its security. In this article, while studying a
theoretical concept related to the motives and objectives of the Israeli attacks
on Syrian territory, we will discuss the causes of these attacks as well as the
prospects for this conflict.
خلاصه ماشینی:
این حملات عمدتاً مراکز و پایگاههای نظامی و بهخصوص انبارهای تسلیحات و مهمات را هدف قرار داده و البته گاه منجر به شهادت و زخمی شدن عناصری از ارتش سوریه و نیز اعضای سپاه پاسداران و حزبالله لبنان شده است.
واژگان کلیدی سوریه، حملات اسرائیل، سپاه پاسداران، حزبالله لبنان، حمله پیشدستانه، نوواقعگرایی تهاجمی، روسیه، امریکا مقدمه وقوع و تکرار حملات رژیم صهیونیستی به خاک سوریه از اوایل بحران سوریه در سال 1391 تاکنون، این پرسش اساسی را مطرح میکند که هدف اصلی اسرائیل از این حملات مستمر چیست؟ همچنین سؤال میشود که جسارت این رژیم در تداوم و تصعید حملات که برخی موجب شهادت عناصر مقاومت اعم از ارتش سوریه، سپاه پاسداران و حزبالله شده است، چه مفهومی دارد؟ نقش بازیگران دیگر از جمله آمریکا و روسیه در این منازعه چیست؟ و بالاخره آیا محور مقاومت برای توقف این حملات، طرح و اقدام بازدارندهای در دست دارد یا اینکه با توجه به سطح تاکتیکی و عدم تأثیرگذاری راهبردی اینگونه حملات در معادلات منطقهای، با خویشتنداری از کنار آن عبور میکند؟ همچنین باید به گمانهزنی درباره این پرسش پرداخت که دورنمای نزاع کنونی به کجا خواهد انجامید؟ در پاسخ به سؤالات بالا به نظر میآید رژیم صهیونیستی که خود را در معرض تهدیدات پیرامونی، بهویژه از سوی محور مقاومت میبیند، با تمسک به نظریه نوواقعگرایی تهاجمی تلاش دارد از حجم تهدیدات بکاهد و امنیت متزلزل خود را ترمیم کند.