چکیده:
هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی نظام هدایت تحصیلی جهت ارائه یک الگوی مطلوب میباشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها از نوع توصیفی – پیمایشی بوده و به دو روش کمی و کیفی انجام شده است . جامعه آماری در بخش کیفی 30 نفر از خبرگان در رشته علوم تریبتی و در بخش کمی 200 نفر از مدیران آموزشی، مشاوران، کارشناسان و مجریان هدایت تحصیلی می باشند. از این بین به مدد فرمول حجم نمونه کوکران و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 132 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات پژوهش حاضر از دو بخش تشکیل شده است که شامل مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی می باشد . برای گردآوری اطلاعات میدانی از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته باز استفاده شده است . برای طراحی مدل اولیه آسیب شناسی نظام هدایت تحصیلی از روش مدلسازی ساختاری-تفسیری (ism) استفاده شده است. برای اعتبارسنجی مدل از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. در بخش کیفی جهت تحلیل محتوا از نرمافزار Maxqda و تحلیل ساختاری-تفسیری با MicMac و حداقل مربعات جزئی نیز با Smart PLS انجام گردیده است.
The aim of the present study is the pathology of the educational guidance system to provide a desirable model. The present research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of data collection and has been done in both quantitative and qualitative methods. The statistical population in the qualitative section is 30 experts in the field of educational sciences and in the quantitative section are 200 educational administrators, consultants, experts and facilitators. Among them, 132 people were selected as the sample size based on the Cochran sample size formula and based on stratified random sampling method. The data collection method of the present study consists of two parts, which include library studies and field research. An open researcher-made interview and questionnaire were used to collect field information. Structural-interpretive modeling (ISM) method has been used to design the initial model of pathology of the educational guidance system. The partial least squares method was used to validate the model. In the qualitative part, content analysis of Maxqda software and structural-interpretive analysis with MicMac and at least partial squares with Smart PLS have been performed.
خلاصه ماشینی:
از آنجا که يکي از اهداف تعليم و تربيت در کنار ديگر اهداف ، تسهيل رشد حرفه اي و هدايت شغلي افراد است و اين هدف تا حد زيادي در حيطه ي آموزش و پرورش قرار مي گيرد، بايد کوشش نمود تا اين مهم به صورت سيستماتيک به اهداف از پيش تعيين شده ي خود برسد و راهنمايي تحصيلـــي - شغلي متناسب با ويژگي هاي فردي و نيازهاي اجتماعي حرکت کند (مولان و ديگران ، ٢٠١٤) به همين دليل سازمان هاي متولي تعليم و تربيت در هر جامعه بايد بستر لازم را براي انتخابي آگاهانه و منطقي فراهم آورده و تلاش کنند تمامي عوامل تأثير گذار بر اين فرآيند مورد توجه قرار گيرد.
(علمي،پنجي ،عبدالهي،١٣٩٦) از مهمترين آسيب هاي آن شامل شيوه نامتوازن توزيع دانش آموزان بين رشته هاي تحصيلي، نگراني از آينده شغلي، عدم حمايت عاطفي دانش آموزان نوجوان طي فرآيند تصميم گيريشان ، عدم امکان تغيير رشته در سال هاي دوم و سوم دبيرستان در سال ابتدايي اجراي هدايت تحصيلي نوين ، عدم همکاري دانش آموزان در انجام تست رغبت و استعداد به صورت -1Coogan 2-Chadderton آنلاين به دليل طولاني بودن فرآيند آن و عدم دسترسي کليه افراد به اينترنت آنلاين ونگراني هاي والدين به دليل عدم پذيرش رشته توصيه شده به دانش آموز مي باشد (داوسون و ديگران ، ٢٠١٤) تحقيقات نشان داده است که بازدهي در رشد تحصيلي و شغلي دانش آموزان با ٣ عامل خود کار آمدي بندورا مرتبط است و تشويق و تمجيد از طرف والدين براي افزايش خود کار آمدي قابل انتظار از دانش آموزان کافي نيست اما پارامتر حمايتي والدين باعث افزايش بازدهي تحصيلي – شغلي فرزندان مي گردد.