چکیده:
«شفافیت آرای نمایندگان مجلس» از جمله مقولات ناظر بر شفافیت پارلمانی است که در دهه‌های اخیر به موازات پیشرفت های تکنولوژیک در برخی از کشورهای دموکراتیک در پارلمان‌ها الزامی شده است. واقعیتی که یک گام اساسی در جهت شاخصه‌های حکمرانی مطلوب قلمداد می شود. در مجلس شورای اسلامی ایران « طرح شفافیت آرای نمایندگان در تاریخ 7مهر 1398 در صحن علنی مجلس مطرح و یک فوریت آن تصویب شد ولی با گذشت دو سال هنوز در مورد آن تصمیم گیری نشده است. با این توصیف مقاله حاضر پیرامون این سوال مقوم می شود امتیازات شفافیت آرای نمایندگان نسبت به عدم شفافیت آرای چیست. ؟ از این حیث کوشیده شد به نسبت شفافیت آرا با مقولاتی چون ضرورت های دموکراتیک، نهادسازی مدنی، قائده دینی اصحار و فرهنگ شفافیت و پاسخگویی پرداخته شود. نظر به دست یافته‌های این مقاله هر نظام سیاسی که بتواند شفافیت را در امور خود علی‌الخصوص در نظام رای‌دهی نمایندگان حاکم کند به همان میزان از مفاسد سیاسی اقتصادی فاصله می گیرد.
Transparency of MPs' votes" is one of the categories that oversees parliamentary transparency, which has become mandatory in parliaments in recent decades in parallel with technological advances in some democracies. The fact that it is considered a fundamental step towards the characteristics of good governance. In the Islamic Consultative Assembly of Iran, "the plan for the transparency of the votes of the deputies was presented in the open court of the Assembly on October 28, 2017 and its urgency was approved, but after two years, no decision has been made yet. This description of the present article raises the question of what are the advantages of the transparency of the votes of the representatives over the non-transparency of the votes. ? In this regard, an attempt was made to deal with the transparency of votes with categories such as democratic necessities, civil institution building, the religious rule of Ashar, and the culture of transparency and accountability. According to the findings of this article, any political system that can exercise transparency in its affairs, especially in the system of voting of representatives, is equally far from political and economic corruption.
(
, 
, 
)
