خلاصه ماشینی:
"مظفری ساوجی:با توجه با آشنایی عمیق شما با شعر و ادب تاجیکستان،ارزیابی خود را از شعر امروز تاجیکستان برای ما بیان میکنید؟به نظر شما این شعر تا چه اندازه توانسته است خود را با شعر امروز ایران هماهنگ و همگام کند؟ شعر فارسی همانقدر که مدیون ایرانیهاست،مدیون تاجیکها و افغانستانیها نیز هست.
مظفری ساوجی:آیا شاعران امروز تاجیک در حوزهء وزنهای عروضی تجربههای تازهای دارند،تجربههایی که در غزل امروز فارسی به چشم میخورد؟ بله از منظورتان تجربههای نو در وزن مطابق کارهایی است که در غزلهای سیمین بهبهانی و محمد علی بهمنی و حسین منزوی دیدهایم،در کار تنی چند از شاعران تاجیک نیز نظیر گل نظر کیلدی یف،محمد علی عجمی،رستم وهاب نیا،محمد شریف ربانی،سلیم زر افشانفر،دولت رحمانیان و عسکر حکیم این تجربهها دیده میشود.
مؤدب:بهنظر شما شعر ما چقدر توانسته است بحرانهای ناشی (به تصویر صفحه مراجعه شود) از مواجهء جامعهء ایرانی با مدرنیسم را بازتاب دهد؟گزارشها و تحلیلهای ارائهشده ما تا چه اندازه در تفکر ایرانی تأثیرگذار بوده است؟بهعبارت دیگر تا چه اندازه در جریان اندیشهء معاصر حضور داشته است؟ جامعهء ما یک جامعهء در حال گذار از سنت به سوی مدرنیسم است و نمیدانم خوشبختانه یا بدبختانه این مرحلهء گذار بسیار آرام در حال سپری شدن است.
مؤدب:عمدهترین نقدها و نقطه نظرهای شما دربارهء سیاستگزاریهای شعر ایران در سازمانها و نهادهای دستاندر کار چیست؟به نظر شما آیا بخشی از بحران (به تصویر صفحه مراجعه شود) دو رکعت عشق مخاطب در شعر ایران ناشی از همین سیاستگزاریهای غلط نیست؟ به قول شاعر تاجیک روانشاد مستان شیر علی در یک دوبیتی: دلم سرمایهء رنج و الم شد که چندی بیقلم صاحب قلم شد که را گویم،کدامین در بکوبم صف شاعر فزود و شعر کم شد من فکر میکنم که دغدغه مسئولان فرهنگی در مورد شعر بسیار کم رنگ شده است."