چکیده:
حکمرانی سایبری در واقع، فرآیند سیاست عمومی و مسیری است که کنشگران متفاوتی در آن براساس هنجارها، قوانین و مقررات خاص خود تعامل و مشارکت دارند. حکمرانی اینترنت، با عنایت به نام آن، به این فرآیندها و چگونگی تاثیر آنها بر نحوه مدیریت اینترنت اشاره دارد. نظارت بر بهرهگیری از اینترنت و مدیریت آن بهگونهای که بر حقوق شهروندان سایبری خدشهای وارد نشود و از سویی، نظارت بر کنترل آن از جانب بخش خصوصی، از جمله مواردی است که در تنظیم قوانین از سوی سازمان ملل و دیگر سازمانهای مدنی در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اما دولتها در قالب دموکراسی الکترونیکی ناچارند امکان دسترسی آزاد، برابر و بیطرف را فراهم آورند و نمیتوانند به بهانههای گوناگون، مانع از این دسترسی شوند و اینترنت را محدود کنند. دموکراسی شکلی از حکومت است که در آن همه مردم بهطور مساوی و آزادانه، برای توافق بر سر هنجارها و استانداردهای مشترک، بهنحو مستقیم یا از طریق نمایندگی، شرکت میکنند و باعث شکلگیری قوانین میشوند. در عصر حکمرانی سایبری نیز لازم است چنین حضور، مشارکت و دسترسی آزادانهای را، ابتدا در زیرساختهای فنی اینترنت و سپس در به کارگیری آن از سوی همه شهروندان، فارغ از درآمد و محل زندگی آنان شاهد باشیم. در این مقاله، نقش دولتها از یک طرف در ایجاد و تصویب قوانین در مسیر بهرهبرداری صحیح و مشروع از اینترنت و از طرف دیگر، در محدودسازی دسترسی به اینترنت مورد توجه قرار میگیرد.
خلاصه ماشینی:
در مجمـع حکمراني اينترنت ٢٠١٦ در مکزيک ، ذي نفعان مختلف ، از جمله دولت ها، تأييـد کردنـد که انتقال سرپرستي يکي از مهم ترين سازمان هاي حاکم بر اينترنـت ، مرجـع بـين المللـي شماره هاي اختصاص داده شـده (IANA)، انجمـن جهـاني نـاظر بـر نشـانيهـاي IP و شبکه هاي آنها که در آنجا، دولت ها و سازمان هاي خصوصي از سراسر جهـان بـه ثبـت رسيده اند، مورد حمايت قرار گرفته است .
(براتمن ٢٠١٥) اما بـا وجـود مشـکلات و اختلافـات واقعـي در ميـان ذي نفعـان ، ايـن يـک طـرح دموکراسي جهاني با وسعت و بعد نامعلوم است ؛ تـلاش هـاي منطقـه اي و «پـروژه هـاي آزمايشي » مانند دولت الکترونيک بـراي يـادگيري گـوش دادن و بـه اشـتراک گذاشـتن قدرت ها و مصالحه ميتواند يک رژيم حکمراني سايبري جهاني ايجاد کند.
حال پرسش اصلي اين است که آيا مردم ميتوانند به اين ابزارهاي ديجيتالي کـه بـه آنان اجازه ميدهند به شيوه اي دموکراتيک تر اداره شوند، اعتماد و اطمينان کنند يا خيـر؟ براي ترسيم همبستگي ، مي توانيم نگاهي به تعريـف کلـي دموکراسـي بينـدازيم ؛ بـديهي است که فناوري دموکراسي الکترونيکي ، موتورهـاي جسـتجو، ارائـه دهنـدگان شـبکه و رسانه هاي اجتماعي مي توانند به عنوان ابزار يا تسـهيل گـر ديـدگاه هـا و رفتارهـا مـورد استفاده قرار گيرند، اما هيچ کدام به طور خودکار، يک فرهنگ يا کشور دموکراتيک ايجـاد نمي کنند، زيرا دموکراسي شکلي از حکومت است که در آن همه مردم به طور مساوي و آزادانه براي توافق بر سر هنجارها و استانداردهاي مشترک شرکت دارند، به طور مستقيم يا از طريق نمايندگي ، که باعث ايجاد قواعد و قوانيني ميشـود کـه مـيخواهنـد تحـت حاکميت آنها قرار گيرند.