خلاصه ماشینی:
"بخش اول از ابتدای برخورد این دو با یکدیگر تا اواسط نمایش، یعنی هنگامی که مرگ چهره و قدرت واقعی خود را به دختر نشان میدهد و بخش دوم نیز از زمانی که دختر به نیروی واقعی مرگ پی برده آغاز شده و تا لحظه مرگش ادامه پیدا میکند.
اما در این بخش دختر به قدرت واقعی مرگ پی برده و بالطبع فرم غالب و مغلوب شخصیتها معکوس میشود و ناگزیر شکل ارتباط دو شخصیت نیز تغییر میکند.
نوع ارتباط شخصیتها با یکدیگر و همچنین انگیزه آنان برای تماشاگر روشن شده و فقط در این بخش دختر سعی دارد ابعاد مختلفی از شخصیت خود را برای تماشاگر آشکار کند.
البته در این بخش کارگردان سعی دارد تا از چند کنش کوچک در دل متن و به کمک میزانسنهایی که برای این کنشها تمهید کرده نمایش را از سکون خارج و ریتم خاصی به آن بدهد و به نظر تا حدودی موفق بوده است."