چکیده:
در سند تحول راهبردی نظام تعلیم و تربیت رسمی جمهوری اسلامی ایران به درستی ضرورت و اهمیت سیاست های تربیت و
نگهداشت معلمان با تاکید بر نقش آموزش وپرورش مطرح شده است. استقرار نظام ملی تربیت معلم با رویکرد آموزش تخصصی
تربیت محور با همکاری دستگاه های ذیربط، نقش اساسی دانشگاه به ویژه دانشگاه فرهنگیان را در تحول بنیادی روشن میکند؛
تشکیل گروه های آموزشی و پژوهشی درزمینه روشها و فنون آموزشی، برنامه ریزی درسی، روش های تخصصی تدریس در
حوزه های موضوعی مربوطه، روش های ارزشیابی و تحقیق، کارورزی و تمرین معلمی، پژوهش در رویکردهای تربیت معلم و
برنامه های درسی و... به قصد تحول در برنامهها و روش های موجود تشکیل شده و با ایده های تحول گرایانه و با نیروهای
متخصص و اهل پژوهش در این دانشگاه میتواند زمینه های این رویکرد تحولی و نوآورانه را به طور موثر در آموزش وپرورش
نهادینه نماید؛ بنابراین مقایسه وضع موجود نظام ساختاری مراکز تربیت معلم با معیارهای از قبل تعیین شده و مقایسه وضع
موجود نظام با رسالت و اهداف و انتظارات از دانشگاه فرهنگیان و همچنین تاثیر دانشگاه فرهنگیان بر تربیت معلم متخصص
تضمین کننده کیفیت آموزشی خواهد بود؛ به این ترتیب کیفیت نظام آموزشی در دانشگاه با سطح انتظارات دیگر افراد ذیربط در
جامعه رابطه داشته و توجه به این مولفهها یکی از نکات مهم در تحول بنیادین در نظام آموزشی کشور خواهد بود
From the middle of the Qajar period, Iran's interactions with the Western world developed by leaps and bounds. The confrontation of traditional Iranian culture with European culture had many achievements. Although the Iranian society sought to improve the situation of the country in its various dimensions in the face of Western developments, it faced failure in most of these reasonable demands and due to the lack of infrastructure and the incompatibility of Iran's conditions with the development versions that It was getting complicated, it didn't reach its desired point. In addition to the benefits of getting to know the modern western civilization to create positive developments, there were also damages in various fields, including the field of education, to the country's culture. Although many efforts were made in the field of transformation in education, but in practice, not much success was achieved. With a critical look at the changes that occurred in the education system in Iran during the Qajar era, this research aims to examine why the government's plans for the development of the country's education sector did not come to fruition and explore the consequences of actions in this field. It seems that the most important problem in not achieving the intended solution in this field is the incompatibility of Iranian culture in that period with the intended developments. This article will investigate this issue using library data and descriptive analytical method.
خلاصه ماشینی:
(مونس الدوله ، (161 :1380 در مجموع ، هرچند به دليل مشکلات اقتصادي و عدم وجود زيرساخت هاي لازم براي تأسيس يک نظام آموزشي مناسب ، جامعه با مشکلاتي مواجه بوده و افراد به صورت مطلوب آموزش نمي ديدند، اما اين موضوع مانع از اظهار اين مطلب نمي شود که شبکه آموزش علوم ديني و قرآن در ايران روزگار قاجاري، شبکه اي قوي بوده که به صورت مويرگي به دوردست ترين نقاط کشور مي رسيد.
(تقي زاده ، بي تا، ج ٢، ١٣٧) به لحاظ فيزيکي هم مکتب خانه وضعيت خوبي نداشته اند (دولت آبادي، ١٣٧١، ج ١، ١٢ – ١٤) اما در بين همه اظهارنظرهاي انتقادي از نظام آموزش کشور در دوره قاجار، افرادي هم بودند که زبان به ستايش از ساختار کلي آموزش در ايران گشوده اند که يکي از شاخص ترين اين افراد، آرنولد هنري ساويج لندور بوده که در دوره مظفرالدين شاه در ايران حضور داشته و در ارزيابي کلي خود از شرايط آموزش در ايران مي نويسد: «روي هم رفته وضعيت آموزش در ايران حقيقتا عالي است » (ساويج لندور، ١٣٨٨: ١٣٧) سفرنامه نويس ديگري هم گفته «من ادعا مي کنم که در هيچ کشور ديگري، در هيچ زماني سر و ساماني کامل تر از آنچه در ايران است براي آموزش نتوان يافت .