چکیده:
اهداف: هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی پیش بینی بهزیستی روانشناختی بر اساس نارسائی های شناختی و عاطفه منفی با نقش میانجی گر خودکارآمدی مقابله ای و حمایت اجتماعی در سالمندان بود. مواد و روش ها: این تحقیق به لحاظ روش از نوع همبستگی بود و به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازه گیری شده در مدل مفهومی پیشنهادی، از الگویابی معادلات ساختاری استفاده گردید. جامعه آماری در این پژوهش را 450 سالمند (247 نفر سالمند مرد، 9 /54 % و 203سالمند زن، 1/45 %) تشکیل داده بودند. دامنه سنی بین 60 الی 80 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ملاک های ورود و خروج و نیز متغیرهای جمعیت شناختی مد نظر پژوهش از جمله سن، وضعیت تاهل و تعداد فرزندان، میزان تحصیلات و سطح درآمد و نیز سابقه ابتلا به برخی از بیماری های جسمانی در نظر گرفته شد. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی، آزمون بررسی حالت روانی مختصر، مقیاس خودکارآمدی مقابله ای و مقیاس حمایت اجتماعی. برازش مدل مفروضه از طریق مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل برآورد گردید. تخمین روابط واسطه ای در الگوی مفروضه نیز به کمک تحلیل بوت استرپ مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان مرد 34 / 66 سال با انحراف استاندارد 34 / 5 و میانگین سنی شرکت کنندگان زن 57 / 65 سال با انحراف استاندارد 08 / 6 بود. نتایج مدل معادلات ساختاری حاکی از برازش مطلوب مدل بود. نتایج نشان داد که هر چهار مسیر واسطه ای در این پژوهش معنی دار بودند. نارسایی شناختی با ضرایب استاندارد 57 / 0 -، 60 / 0 - و 27 / 0 - به ترتیب بر حمایت اجتماعی، خودکارآمدی مقابله ای و بهزیستی روانشناختی تاثیر داشته است. عاطفه منفی نیز با ضرایب 28 /0 -، 34 / 0 - و 11 / 0 - به ترتیب بر حمایت اجتماعی، خودکارآمدی مقابله ای و بهزیستی روانشناختی تاثیر گذار بوده است. اثر خودکارآمدی مقابله ای بر بهزیستی روانشناختی دارای ضریب استاندارد 15/ 0و اثر حمایت اجتماعی بر بهزیستی روانشناختی دارای ضریب استاندارد 57 /0 بود. جمع بندی: یافته های پژوهش حاضر، اهمیت خودکارآمدی مقابله ای و حمایت اجتماعی را در ارتقاء بهزیستی روانشناختی و متعاقب آن پیشگیری از بروز پیامدهای ناگوار ناشی از نارسائی های شناختی در سالمندان برجسته نمود. در این راستا تدوین راهبردهای جامع و کاربردی به منظور تقویت منابع درونی و بیرونی افراد سالمند در زمینه ارتقاء سلامت سالمندی توصیه می گردد.
Objectives: The aim of our study was to explore whether psychological well-being can be predicted by cognitive failures and negative affect with the mediating role of coping self-efficacy and social support in the elderly.
Methods & Materials: The method of this research was correlation and also to estimate of the relationship between the measurement and the latent variables, the structural equation model (SEM) was used.The statistical population was the elderly of Tehran city and composed of 450 subjects aged 60-80 who selected by convenience sampling method. The research tools included psychological well-being scale, Positive and Negative Affect Scale, Mini Mental State Examination, Coping Self-Efficacy Scale and Social Support Scale. Fitness of the proposed model was estimated through structural equation modeling (SEM) and using Lisrel software package. The mediating relationship in the proposed pattern were tested using the bootstrap procedure.
Results: The results showed that the proposed model has good fit. (247 men with mean= 66/34, Sd= 5/34 and 203 women with mean= 65/57, SD= 6/08). The four indirect pathways were statistically significant. Cognitive failures with β= 0/57, -0/06 & 0/27 effected on SS, CSE and PWB. Negative affect with β= -0/28, -0/34 & -0/11 effected on SS, CSE and PWB. Besides, coping self-efficacy effected on PWB with β=0/15 and social support effected on PWB with β= 0;57. (NFI= 0/95, TLI= 0/95, CFI= 0/96, RFI= 0/94, IFI= 0/96 and SRMR= 0/07).
Conclusion: These findings highlight the importance of coping self-efficacy and social support in improvement of psychological well-being and consequently prevention of adverse outcomes due to cognitive failures in the elderly. So comprehensive strategies and action plans based on internal and external resources of old people are recommended in the healthy ageing field.