چکیده:
پژوهش حاضر با بررسی نقش اثرگذار ادب فارسی در نشر و تعلیم آموزههای عارفان مسلمان، سیر تطور ادب عرفانی را در بستر زبان فارسی مورد واکاوی قرار داده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که بهرهگیری از زبان و ادب فارسی در تصنیف آثار تعلیمی عارفان، از یکسو تغییرات و ظرفیتهای تازهای را در ادب فارسی پدید آورد و به ادب عرفانی هویت بخشید و از سوی دیگر، غنای زیباییشناسانه عرفان اسلامی را دوچندان کرد و به آن نشاطی شاعرانه بخشید. بهرهگیری از قابلیتهای ادب فارسی در نشر آموزههای عرفانی، منجر به خلق شاهکارهای ماندگاری در حوزه عرفان تعلیمی شد که اغلب آنها اکنون در زمره آثار کلاسیک نظم و نثر فارسی بهشمار میروند. این آثار به جهت تأثیرپذیری از روح فرهنگ ایرانی، در قیاس با اغلب نمونههای مشابه آن در زبان عربی، از شاعرانگی و شورمندی افزونتری برخوردارند. شرح تعرّف، کشف المحجوب، تمهیدات، حدیقه الحقیقه، منطقالطیر، مرصاد العباد، مثنوی معنوی، گلشنراز، مصباح الهدایه و طرائق الحقایق از این قبیلاند.
With the arrival of Islam in Iran, the influence and mutual cultural influences gave a new color to Iranian and Islamic culture. Iranians stole the lead from their peers in various fields of Islamic sciences, and while benefiting from the gifts of Islamic tradition in strengthening the foundations of Iranian culture, they used many of their cultural capabilities in the service of the expansion and development of Islamic sciences. Mysticism is one of the branches of Islamic sciences, which, due to the influential role of Iranians in its expansion and deepening, made the Persian language and literature serve the dissemination of Islamic knowledge. Using the descriptive-analytical method and with the aim of investigating the influential role of Persian literature in publishing and teaching the teachings of Muslim mystics, the present article places the evolution of mystical literature in the context of the Persian language as a place of discussion and analysis. The results of the research show that the use of Persian language and literature in the composition of the educational works of mystics, on the one hand, created new changes and capacities in Persian literature and gave an identity to mystical literature, and on the other hand, doubled the aesthetic richness of Islamic mysticism and it gave a poetic vitality. Utilizing the capabilities of Persian literature in publishing mystical teachings led to the creation of lasting masterpieces in the field of didactic mysticism, most of which are now considered among the classic works of Persian poetry and prose.
خلاصه ماشینی:
در آثار عرفان پژوهان برجسته اي نظير قاسم غني (تاريخ تصوف در اسلام )، عبدالحسين زرين کوب (ارزش ميراث صوفيه ، جستجو در تصوف ايران و تصوف ايراني در منظر تاريخي آن ) و محمدرضا شفيعي کدکني ( نوشته بر دريا، دفتر روشنايي و تازيانه هاي سلوک) اين بذل توجه حائز اهميت است .
و همه اذهان بزرگ غرب از گوته تا هگل که درصدد نزديک شدن به اين جنبه معنويت اسلامي برآمدند، در عمل ، مرتاضان و حکماي عرب را به عنوان مرشدان خود برنگزيدند، بلکه شاعران بزرگ ايراني را برگزيدند (يارشاطر، ۱۳۸۱، ص ۱۱۹، پ ۱) بهره گيري از ادب فارسي در نشر تعاليم عرفاني تنها به اصحاب عرفان و تصوف اختصاص نداشت ، بلکه بسياري که خود در زمره عارفان و صوفيان به شمار نميآمدند نيز مضامين عرفاني را در آثار منثور و منظوم خود به کار بستند و به اين ترتيب ، زبان فارسي را در استخدام نشر آموزه هاي عرفاني درآوردند و متأثر از روح فرهنگ ايراني، عرفان و تصوف راآکنده از شاعرانگي و شورمندي ساختند.
گلشن راز گلشن راز اثر شيخ محمود شبستري (متوفاي ۷۲۰ق )، يکي ديگر از شاهکارهاي شعر عرفاني تعليمي به زبان فارسي است که متأثر از انديشه هاي ابن عربي و به اقتفاي عطار و مولانا به شرح و توضيح تعاليم عارفان درباب فکر، نفس ، معرفت ، وحدت ، کثرت ، سيروسلوک، اطوار وجود و سير در انفس اختصاص يافته است .