چکیده:
یکی از موضوعاتی که در علم کلام، همواره درباره آن گفتگوهای جدی، عمیق و وسیع صورت گرفته است، مبدا عالم و مباحث مربوط به آن است. رویت خداوند به ویژه در روز قیامت از جمله مسایل کلامی مرتبط با مبدا عالم است که همواره و از همان آغاز دعوت به یگانه پرستی، از دل مشغولی های اصلی دعوت شدگان بود. هدف از این پژوهش، بررسی رویت خدا از نظر اشاعره و مفسرین برگزیده شیعه با استفاده از روش کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری و یادداشت برداری با دو سوال 1.آراء متکلمین مشهور وصاحب نظران اشاعره وامامیه نسبت به رویت خداوند چگونه است ؟ 2.وجوه اشتراک آراء متکلمان مشهور امامیه واشاعره نسبت به رویت حق تعالی چگونه است؟ انجام شده است. در این مقاله مشخص شد که رویت خداوند می تواند از صفات سلبی باشد و لازمه رویت بصری ، جسم داشتن و مکان داشتن خداوند است . هر دو فرقه امامیه و اشاعره در نظریات خویش صراحتا جسمانیت را از خداوند نفی می کنند، پس در این صورت رویت بصری هم می تواند جزء صفات سلبی خداوند باشد.
خلاصه ماشینی:
علامه حلی در مبحث تاویل بر این نظر است که تاویل نصوص و ظواهر قرآن واجب است واکتفا کردن به ظواهر آیات قرآن امری است که نادیده گرفتن بطون معرفتی قرآن را به دنبال دارد و تاویل را در فهم معارف قرآنی و حقایق آن اصل و اساس قرار می دهد، و ایشان دست یابی به حقایق قرانی را صرفا به ترجمه الفاظ وعبارت ها توسط مفسر نمی داند بلکه فهم دقیق آیات قرانی وحقایق آن را در گروی توجه به فراسوی ظواهر آیات والفاظ می داند، و هم چنین در تمام آثار کلامی واعتقادی خودش به رد ونقد کسانی می پردازد که به عدم به کار گیری تاویل اعتقاد دارند ودر تفسیر ایه هفت سوره ال عمران «وَمَا یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إَِّلا الَّلهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی اْلعِْلمِ » می گوید: «خدای تعالی حکم کرده است که دانش تاویل به گروه خاصی اختصاص پیدا کند که امتیازشان از دیگران به رسوخ در علم است واین وصف در غیر معصومان یافت نمیشود وآنچه در مذهب شیعه معروف است روایات بسیاری دلالت بر آن دارد این است که ایه به آل محمد اختصاص دارد و اگر معصومی که یقین به کلام او در تفسیر ایات متشابه است نباشد وجود آیه های متشابه مستلزم فتنه است چون نظر مجتهدان مختلف است » (علامه حلی،١٤٠٥) علامه حلی دلیل نقلی را بدون تاویل به هیچ عنوان مفید یقین نمی داند ودر کتاب انوار الملکوت می گوید:« بدان که دلیل نقلی گاهی عقلی محض است مانند وجود صانع ، صداقت رسول الله ص و مانند آن و گاهی مرکب از عقل ونقل مانند سایر نقلیات که به ان قول رسول الله ص استناد دارد و یکی از دو مقدمه است که نقلی می باشد وو جوب صدق قول پیامبر ص که همان عقلی بودن آن است ممکن نیست که از سمعیات محض تشکیل شده باشد زیرا دلیل نقلی که حجتی بعد از علم به صدق مبلغ است نقلی نیست » (علامه حلی، ١٣٦٣) آنچه که از سخنان علامه حلی مستفاد می شود این است که دلایل نقلی فرع بر دلایل عقلی هستند ودلایل نقلی را با استعانت از دلایل عقلی می توان تاویل کرد که نتیجه اش استفاده از دلایل عقلی در شناخت خدا واصول دین است ، پس بر این اساس : ١- مقدمات نقلی به تنهایی مفید یقین نیستند.