چکیده:
در ادبیات فارسی، دریا در معانی و مفاهیم مختلف همواره مورد استفاده شاعران و نویسندگان قرار گرفته است. دریا برای شاعرانی که در کنار آن زندگی میکنند فراتر از یک پدیده کاملا طبیعی است. آنها با صدای آرام و رقص موجها، موسیقی دلپذیری را فرا میگیرند که کمکم در میان رشتههای کلمات شان ریشه میدواند. برای شاعران دریا نشین دریا و مفاهیم آن کاملا درونی شده است. شاعر برای سرودن، برای تخیل، برای تشبیه و یا به کارگیری هر کدام از عناصر هنری در شعر خویش دریا را دم دست دارد و چه مفهومی سهلالوصولتر از آن که هر روز و هر ساعت و هر لحظه آن را زیسته است. بندر، فانوس دریایی، موج، ماسههای ساحل، کشتی، زورق، بادبان، نسیمی که بر دریا میوزد، مرغ دریایی، غروب دریا و... از تصاویر بارز شمار درخور توجّهی از سرودههای جنوب است؛ چنانکه گویی شاعران هرمزگان نظارهگر طبیعت پیرامون خود را در ساحل دریا نقّاشی میکند. البتّه، شاعران هرمزگان عموما از این تصاویر برای بیان مقصود خود بهره میبرند. این مقاله به روش تحلیل محتوا و با ابزار کتابخانه دریا را در غزل مردان هرمزگان مورد بررسی قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
او در این غزل دریای آرام را خواهر خود صدا میزند و با استفاده از شخصیت بخشی و آوردن کلمات خواهر و برادر به عنوان مراعات نظیر، با دریا به گفت و گو میپردازد و درد و دلهای برادرانه خود را برایش باز گو میکند: دریا شده است خواهر و من هم برادرش, , شاعر تر از همیشه نشستم برابرش دریا، سلام با غزلی نیمه آمدم, , تا با شما قشنگ شود نیم دیگرش می خواهم اعتراف کنم هر غزل، که ما, , با هم سروده ایم جهان کرده از برش خواهر، زمان، زمان برادر کشی است باز, , شاید به گوشها نرسد بیت آخرش با خود ببر مرا که نپوسد در این سکوت, , شعری که دوست داشتی از خود رها ترشی دریا سکوت کرده و من حرف میزنم, , حس میکنم که راه نبردم به باورش دریا منم همو که به تعداد موج هاست, , با هر غروب خورده بر این صخرهها سرش هم او که دل زده است به اعماق و کوسه ها, , خون میخورند از رگ در خون شناورش دریا برادر تو کم از ماهیان که نیست, , خرچنگها مخواه بریسند پیکرش دریا سکوت کرده و من بغض کرده ام, , بغض برادر انهای از قهر خواهرش (بهمنی، 1389: 29) بهمنی در این غزل، از کلماتی مثل دریا، موج، صخره، ماهی، خرچنگ به صورت سمبلیک و نمادین استفاده کرده است و هر کدام نشانههایی ست در روزگارشاعر، به طور مثال موجها حوادث و صخرهها، سختیها و تجربههاست و خرچنگها و ماهیان آدمهای زمانهاند که هر کدام به نوعی خصوصیات انسانهای عصر حاضر را بازی میکنند.