چکیده:
"شعر جنگ"قرن بیستم میلادی در بسیاری موارد صدای صلح را در بطن خویش دارد. اشعار قیصر امین پور (1386-1338) و ویلفرد اوون (1918-1898) شاعران جنگ شناخته شده این قرن برای مطالعه تطبیقی انتخاب شدند. مسئله این پژوهش توصیفی-تحلیلی بررسی وجودیاعدم وجود صدای صلحطلبی در اشعار جنگ در چارچوب ادبیات تطبیقی (مکتب آمریکایی) است. نخست نود و پنج سروده با مضمون جنگ از دو شاعربررسی، سپس سیزده شعر از هرکدام از آنها برگزیده شد. انتخاب نهایی متمرکز بر مرتبطترین اشعار با موضوع "صدای صلح" گردید. چهارشعرتطبیق شده پژوهش نشان میدهند شاعران مذکور هردو در اشعار جنگی مورد بحث ندای صلح طلبی سر دادهاند اما تفاوت در نوع بیان آنها مشهود است. به عبارت دیگر تحلیل اشعار ذکر شده نشان میدهد گویندگان در شعر امین پور به صراحت و بیواسطه صدای صلح طلبی خویش را درگوش مخاطبین طنین انداز میکنند. درحالیکه سخن گویان شعر اوون با به تصویر کشیدن وحشت جنگ وطرح آلام ناشی از آن صدای صلحطلب خودرا به شکل غیرمستقیم به ضمیر ناخودآگاه مخاطب انتقال میدهند. یافتههای این جستار میتواند در بررسی ادبیات جنگ با تمرکز بر رویکرد تطبیقی بخشهای ناگفته یا نهفتهای را آشکار سازد که در آثار منظوم یا منثور جنگ مستور مانده و نیاز به رونمایی دارند.
War poetry of the 20th century in many cases implies a voice for peace. Gheysar Aminpour (1959-2007) and Wilfred Owen (1893-1918), famous war poets of this century, were selected for this comparative study, which using a descriptive analytical method focuses on the existence or non-existence of the voice of peace in the two poets' war poetry based on American School of comparative literature. To this end, ninety-five war poems of each poet were initially reviewed. Then, thirteen poems of each poet were chosen. Finally, four poems with the highest degree of relevance to the voice of peace were selected. The findings show that both poets call for peace in different ways. That is, lyric speakers in Aminpour directly call for peace while those of Owen, through depicting the calamities and horrors of war, indirectly address the unconscious of the readers. The findings of the research can be used in comparative studies with emphasis on hidden themes in war prose and poetry that should be unearthed.
خلاصه ماشینی:
اگر گفته مک لاخلين (Mc. Loughlin) درباره ي دليل نوشتن از جنگ را در نظر بگيريم که «اگرچه کمتر گفته شده است ، به هر حال اين فکر پذيرفتني است که نوشتن درباره جنگ باعث مطرح شدن صلح ميشود»(٢٠٠٩:١٨) و اگر به گفته نگايد (Ngide) استناد نماييم که «بدون شک ويلفرد اوون يک شاعر جنگ است اما بيشتر يک شاعر در حال جنگ با جنگ و جنگ افروزان است »(٢٠١٦:١٧٦)، آنگاه ميتوانيم ادعا کنيم آرزوي صلح و تمناي آن در بطن هر شعر مرتبط با جنگ نهفته است ؛ و پرسش اصلي اين پژوهش تطبيقي را مطرح نماييم که صداي صلح در اشعار امين پور و اوون چگونه بازنمايي شده و تفاوت ها يا شباهت هاي احتمالي اين بازنمايي کدامند.
به عبارت ديگر، امروزه جنگ به عنوان يک پديده تاريخي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي انسان و هنرمند (شاعر) معاصر را با پديده اي روبه رو نموده که تصوير کردن يا سرودن در وصف آن نياز به زبان متفاوتي دارد کمپبل معتقد است پرسش امروز تنها محدود به اين نيست که چگونه ميتوان به مضمون جنگ پرداخت بلکه بايد ديد آيا ژانرهايي مانند حماسه يا تراژدي که در گذشته براي پرداختن به جنگ استفاده ميشدند در شرايطي که تجربه انسان معاصر از اين پديده ي خويش - ساخته آن را تهي از معنا يافته هنوز کاربرد دارند و قادر به بازنمايي آن هستند يا بايد گونه ادبي ديگري به کار گرفته شود.
مطالعات تاريخي جنگ / سال ١٤٠٢/ دوره ٧ شماره ١ محمدرضا شالبافان (۱۳۸۷) بر تفاوت شعر قيصر با ديگر شاعران جنگ تأکيد مينمايد و معتقد است حضور خود قيصر در عرصه ي جنگ و پرهيز از شعار گرايي و کليشه هاي از پيش تعيين شده دليل وجودي چنين تفاوتي هستند.