چکیده:
این سؤال که نقش فقهای شیعه در طول تاریخ، در تشکیل و پایه گذاری حکومت دینی چه
بوده است، به ویژه پس از استقرار حکومت دینی در ایران اسلامی، از جمله مباحث مهم و
یادکردنی است. به راستی بیان علل و عوامل نقش ضعیف و کمرنگ علمای شیعه در دوران
غیبت و عدم اقبال آنان به تشکیل حکومت اسلامی، و نیز علل مباحث کم عمق و اندک این
استوانه های علم و تقوا در تدوین مباحث سیاسی روز جامعه اسلامی و شیوه حکومت داری
از جمله سؤالات معماگونه، جالب و شنیدنی بوده است. و سرانجام، تجارب عملیـ هر چند
اندک ـ فقهای شیعه در فعالیت های سیاسی تجارب و الگویی مفید برای حاکمان و
کارگزاران جامعه دینی است. جعفر عبدالرزاق از نویسندگان برجسته ای است که در پی
پاسخ به این سؤالات مهم در عرصه علم سیاست برآمده است.
این مقال در دو بخش ذیل تدوین شده است:
1ـ بخش نخست، به تألیفاتی در مباحث سیاسی که توسط فقهای اسلامی نگاشته شده اختصاص
دارد و به عرضه برخی نظرات و بیان مهمترین اندیشه های آنان می پردازد. در این بخش،
همچنین علل کمبود منابع شیعی در این زمینه به بحث گذاشته شده است.
2ـ در بخش دوم، به تجربه های عملی فقهای مسلمان در زمینه فعالیت های سیاسی پرداخته
شده و به دو نمونه تاریخی در این زمینه، که یکی روابط میان علمای شیعه با حکومت
صفویه و دیگری روابط علمای اهل تسنن با دولت عثمانی است، اشاره شده است.
خلاصه ماشینی:
در مبحث «علم السیاسة» نیز کتاب هایی در زمینه های مختلف این بحث توسط فقها نگاشته شده است چرا که «علم سیاست به شاخه های مختلفی تقسیم می شود که اولین آن علم آداب ملوک است و در آن به معرفی اخلاق و ملکاتی پرداخته می شود که حاکمان برای اداره جامعه و ثبات حکومت خود بایستی بدان ملتزم و پایبند باشند.
( 3 ) ابن مقفع درباره اهل عراق نیز چنین می نویسد: بدان ای خلیفه که در میان اهل عراق از اهل فقاهت و عفاف و عقل و زبان کسانی هستند که بدون شک مانند آنان در غیر ایشان از مسلمانان حتی به نیمی از آن نیز یافت نمی شود به گونه ای که اگر امیرمؤمنان (خلیفه) بخواهد برای هر آنچه بدان نیازمند است به اهل عراق ـ از جمله شارحان این عهدنامه از سید هبة الدین شهرستانی می توان نام برد کتاب (الراعی و الرعیة) ـ عبدالوهاب الکیالی الموسوعة السیاسیة، ج 1، ص 23.
نکته قابل توجه در این زمینه آن است که شیخ مفید و شاگردانش، به رغم موقعیت و شرائط مناسب در زمان آل بویه، هیچ کتابی را در احکام حکومتی ننوشته اند و به نظر می رسد که آنان حتی نخواستند فقه شیعه را درباره دولت آل بویه به اجرا گذارند و شاید به همین دلیل بود که آل بویه در امر قضاوت از عالمی شافعی مذهب بنام ماوردی و یا ابی یعلی حنبلی مذهب استفاده کرده و از آنان یاری جسته اند و در سایر امور حکومتی نیز همچون خراج، زکات، امور نظامی و اداره شهرها نیز بدرستی مشخص نیست که آیابنابر مذهب اهل تسنن عمل می شده یا خیر؟ شریف رضی در اینجا، به عنوان نمونه به زندگی یکی از علمای دوران آل بویه می پردازیم.