چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر تعهد کاری با تبیین نقش میانجی فرسودگی شغلی و هویت شغلی در میان کارکنان سازمان انتقال خون استان گیلان به انجام رسید. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کارکنان سازمان انتقال خون استان گیلان می باشد. بر اساس جدول مورگان نمونه آماری تحقیق 196 نفر تعیین که به همین تعداد پرشسنامه تکمیل گردید. اطلاعات گردآوری شده به وسیله پرسشنامه ها توسط نرم افزار SPSS24 و AMOS24 با روش مدلسازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در این پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی کاری تاثیر مثبت و معناداری بر تعهد کاری دارد. کیفیت زندگی کاری تاثیر منفی و معناداری بر فرسودگی شغلی دارد. کیفیت زندگی کاری تاثیر معناداری بر هویت شغلی دارد. هویت شغلی در رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعهد کاری نقش میانجی دارد. فرسودگی شغلی تاثیر منفی و معناداری بر تعهد کاری دارد. فرسودگی شغلی در رابطه بین کیفیت زندگی کاری و تعهد کاری نقش میانجی دارد. هویت شغلی تاثیر مثبت و معناداری بر تعهد کاری دارد.
خلاصه ماشینی:
با عنايت به مطالب مطرح شده ، مسئله اصلي پژوهش حاضر، پاسخگويي به اين پرسش است که آيا کيفيت زندگي کاري تأثير معناداري بر تعهد کاري کارکنان با توجه به نقش ميانجي فرسودگي شغلي و هويت شغلي دارد؟ 2 ٢- اهميت و ضرورت پژوهش از مهمترين اهداف هر سازماني، افزايش بهره وري و عملکرد بالاي سازمان است ؛ براي تحقق اين اهداف نيز نيروي انساني آن سازمان نقش مهمي را ايفا ميکنند.
افزايش سطح مشارکت کارکنان منجر به کاهش غيبت هاي شغلي، تعهد کاري ، تغيير فرهنگ سازماني، يادگيري و توسعه شغلي، بهبود کيفيت کار و زندگي، کاهش فرسودگي شغلي و نهايتا ارتقاي سلامت کارکنان ميشود(سان و همکاران ، ٢٠٢٢).
با توجه به اينکه در ادبيات پژوهش ارتباط بين کيفيت زندگي کاري و تعهد کاري مورد بررسي قرار گرفته است اما شکاف تحقيقاتي در مورد اثرات فرسودگي شغلي و هويت شغلي وجود دارد.
يک سازمان خلاق و پويا به نقش ها و مشاغل گوناگون با درجه اهميـت پـذيري بـالا احتياج دارند و اگر قرار باشد با امتيـازات مـادي و معنـوي داده شـده بـه بعضـي از پست ها به شکل غير عادلانه ، براي آنها، ارزش هاي کاذب ايجاد و در نتيجـه سـاير پست ها، بي اهميت و بي ارزش تلقي شوند ديگر هيچ کس آن طور که بايد نسبت به شغل خود احساس مسئوليت نمي کند و به مرور زمـان نـوعي از خمـودگي و کـاهش انگيزه کار را در بين کارکنان سازمان موجب مي گردد(عليزاده و همکاران ، ١٣٩٦).