چکیده:
مفهوم تبعیت و اقسام آن در قرآن کریم از موضوعات بسیار گسترده و مهمی است که گاه به شکل صریح و روشن و گاه بهصورت غیرمستقیم، در قالب داستانها، پیامهای قرآنی و زندگی پیروان حق و باطل متبلور شده است که پرداختن به آن، مختصات پیروی در آیات قرآن کریم را به تصویر میکشد. یکی از روشهای پیگیری موضوع مذکور، تکیه بر معناشناسی کلمات کانونی این حوزه، چون «تبع»، «اطاع»، «اقتدی»، «استجاب» و مانند آن است. در مقاله حاضر، تلاش شد با تکیه بر کلمۀ کانونی «تبع» و مشتقات آن، جایگاه معنایی این واژه در نظام واژگانی قرآن، با ملاحظۀ واژههای همحوزه، شامل واژههای مترادف، متقابل و مجاور، در محور همنشینی، تبیین و بررسی توصیفی شوند تا دلالتهای مرتبط با پیروی در نظام و دستگاه تصوری قرآن به دست آیند. کاربرد واژه «تبع» و مشتقات آن در بیش از 170 آیه قرآن و نیز همنشینی با واژگانی چون «الله»، «رسول»، «اولوالامر»، «تقوی»، «اهواء»، «هدایت»، «عصیان» و غیره نشان میدهد پیروی در دو ساختار کلّی «بیرونی» و «درونی» و به سه شکل «قلبی»، «زبانی» و «عملی» تجلّی یافته و پیروی راستین از نگاه آیات، تنها منحصر به سخن و در قلب نبوده است؛ بلکه جلوۀ خارجی و اطاعت عملی هم میخواهد و جلوهگاه آن، اطاعت بیقید و شرط در همۀ مسائل زندگی از فرمان خدا، پیامبر(ص) و اولوالامر و رهبران حق است.
Exploring the significance of synonymy is among the main objects of
semantic studies in Holy Quran to show the varieties in their signification
and semantic networks. One such word is “Tabe’a” (obedience) which is
synonymous with “At’a” (obey), “Eqtadi” (follow), “Estejab” (abide), etc.
Nonetheless, these words are different stylistically, a phenomenon clearly
evident in Qur’anic verses. The present study focuses on the word “Tabe’a”
and its derivatives to investigate its meaning in the lexical network of Holy
Quran with respect to the words in the same lexical field, including
synonyms, antonyms, and collocations in the paradigmatic axis, so that its
signification could be substantiated within the lexicon network of Holy
Quran. The word and its derivatives have been used in more than 170 verses
in Quran. It is collocated with such words as “Allah” (God), “Rasoul” (The
Messenger), “Ol-ol-Amr” (Responsible), “Taqva” (Piety), , “Hedayat”
(Guidance), “Osyan” (Disobedience), illustrating that obedience follows
internal and external structures and has been used for both guidance and
deviation, along with linguistic, practical, and mental forms. With regards to
the verses, true obeisance is not merely bound to mental and linguistic
aspects of the word, but requires to be practically implemented as well,
manifested in full obedience of God’s, the Holy Prophet’s (pbuh), Ulu l-
Amr’s, and just leaders’ orders.
خلاصه ماشینی:
کاربرد واژه «تَبِعَ» و مشتقات آن در بيش از 170 آيه قرآن و نیز همنشيني با واژگاني چون «الله»، «رسول»، «اولوالأمر»، «تقوي»، «أهواء»، «هدايت»، «عصيان» و غيره نشان میدهد پيروي در دو ساختار کلّي «بيروني» و «دروني» و به سه شکل «قلبي»، «زباني» و «عملي» تجلّي يافته و پيروي راستين از نگاه آيات، تنها منحصر به سخن و در قلب نبوده است؛ بلكه جلوۀ خارجى و اطاعت عملى هم مىخواهد و جلوهگاه آن، اطاعت بىقيد و شرط در همۀ مسائل زندگى از فرمان خدا، پيامبر(ص) و اولوالامر و رهبران حق است.
اين دانش نوپا، ضمن مطالعۀ علمي معنا و سامانبخشي دادههاي معنايي، به بافت عبارات، شبکۀ معاني، تناسب واحدهاي همنشين و جانشين و دلالت سياقي متن، اهتمام دارد؛ دانشي که بهصورت بنيادي در قلمرو علم تفسير حضور دارد و علماي مسلمان از ديرباز از مباحث آن به شکل سنتي و محدود بهره برده و بررسيهاي لغوي و موضوعي از گزارههاي قرآن ارائه دادهاند؛ با اين تفاوت که در گذشته، بیشتر دلالت واژگاني بهصورت گسسته و جدا از پيکرۀ يکپارچه و نظاممند قرآن بررسي ميشد و مفهوم يک واژۀ اساسي و گاه يک آيه، در قالبي محدود و بدون اهتمام به مجموعه منظم و یکپارچه متن قرآن، سنجیده میشد؛ در حالي که در فرآيند تحليل معناشناسيِ مطرحشده در حوزۀ قرآنپژوهي نوين، دلالتها در يک دامنۀ کلّ و گسترۀ معنايي عظيم مدنظر قرار میگیرد و انسجام و پيوند آنها با يکديگر سنجيده ميشود تا با توجه به نظم قرآن، جهانبيني آن نسبت به موضوعي خاص روشن شود.