چکیده:
اهداف: توسعه فناوری و سازماندهی فضاها براساس نگرشهای عملکرد گرا و
صحنهسازیهای بصری مدرن موجب بروز محصولات قالبی در سیمای شهری
ایران معاصر شده که بیشتر به نیازهای فیزیکی و جلوههای بصری پرداخته است.
در مواجه با معماری گذشته به دلیل وجود پیوند روحی میان معماری و ادبیات،
جلوههایی از مضامین انسانی در ارتباط با فضا ملاحظه میشود. بهمنظور برقراری
بهمنظور بازشناخت مفهوم فضا » فضای تغزل حافظ « مجدد این پیوند خوانش
موردتوجه قرار گرفت.
ابزار و روشها: واقعیت فضا در حوزههای فلسفه و معماری در ارتباط باتجربهی
انسان و مطالعات پدیدارشناسی مطرح میشود. فضای درونی شعر حافظ نیز در
ارتباط با انسان تجربه میشود بنابراین روش تحقیق این پژوهش پدیدارشناسی
است. بهمنظور شناخت تجربههای انسانی در ارتباط با فضای تغزل حافظ و
این مقاله به خوانش تجربههای انسانی گروهی از » مفهوم فضا « بازشناخت
متخصصین در رشتههای مختلف پرداخته است.
را در ارتباط پیوسته و » فضای تغزل حافظ « یافتهها: یافتههای پژوهش مفهوم
تنیده با حضور انسان بدنمند )کالبد – ذهن( مطرح میکند بهگونهای که انسان
در فضای تغزل و فضای تغزل در وجود انسان معنادار میشود. درواقع این فضا در
یک رابطهی دیالکتیک چندوجهی )لایههای مرئی و نامرئی( خارج از محوریت و
تمرکزگرایی بر انسان یا دیگر پدیدهها پدیدار میشود.
نتیجهگیری: درنهایت با توجه به مفاهیم استخراج شده از فضای تغزل شعر
حافظ، فضایی میانجی، بدنمند و منشوری در یگانگی با حضور انسان مطرحشده
که بر این اساس مدل چگونگی فضاهای تغزلی و مجسم در سیمای شهری و
معماری ایران معاصر شکل گرفت