چکیده:
بدترین وضعیتی که درصورت شکل گیری سناریوی جنگ داخلی و فرسایشی شدن آن در افغانستان، امنیت ملی ج.ا.ا را تهدید می کند،درگیر شدن ناگزیر ایران در میدان همسایه شرقی و بالتبع کاهش نفوذ و اقتدار محور مقاوت در میدان غرب آسیا است. توجه به این تله راهبردی_ولو با احتمال پایین_ و درک کنش چند بازیگر ذینفع شامل آمریکا، عربستان، امارات و اسرائیل در شرایط خاص ،ظریف ترین و پیچیده ترین مقول های است که باید در تصمیم گیری امروز ما در خصوص افغانستان مورد توجه قرار گیرد.پیچیدگی تصمیم گیری اینجاست که چگونه باید در ظرف دوگانه های ظاهرا متضادی نظیر: واقع بینی در برابر آرمان گرایی در رویکرد ما به افغانستان؛ اولویت امنیت داخلی ج.ا.ا در برابر حفظ نفوذ ما در افغانستان؛آمادگی برای مواجهه با یک جنگ فرسایشی در افغانستان در برابر تلاش برای ثبات سریع افغانستان ولو با تفوق و همزیستی با طالبان؛همسویی و همنوایی با خواست و اراده دولت های بزرگ نظیر چین و روسیه در افغانستان در برابر کنشگری مستقل ؛ و دوگانه هند و چابهار در برابر چین و گوادر پاکستان؛ سیاستی را اتخاذ کنیم که علاوه بر کاهش تمامی تهدیدات متصور و معین پیش رو بر محیط امنیت ملی کشور؛ در تله راهبردی مورد اشاره واقع نشویم. لازمه این سیاست گذاری هوشمندانه، تحلیل درست و جمع بندی جامع از مجموع بازیگران پیدا و پنهان در افغانستان و پرهیز از تصمیمات هیجانی و تردید در تصمیم گیری است.