چکیده:
در سال های اخیر اقتصاد ایران رکود تورمی، نرخ های تورم پایین و یا نرخ های بیکاری پایین را به بهای افزایش قابل ملاحظه در دیگری تجربه کرده است. دولت به دنبال یافتن راههایی برای سرکوب و دستکاری بازارها برای کاهش هزینه های تامین مالی بدهی خود است. در این زمینه، سرکوب مالی دلالتهای سیاستی بسیار مهمی برای اقتصاد ایران ارائه خواهد داد که هدفگذاری نرخ تورم و بیکاری را برای سیاست گذاران اقتصاد کلان کشور ممکن میسازد. بر این اساس، پژوهش حاضر به بررسی اثر سرکوب مالی بر رابطه علی میان تورم و بیکاری با استفاده از الگوی تصحیح خطای برداری (VECM) دومتغیره و چند متغیره میان تورم و بیکاری با لحاظ نمودن شاخص سرکوب مالی (نرخ ارز و بهره) در بازه زمانی 1987 تا 2020 پرداخته است. یافتهها گویای آن است که علیرغم وجود رابطه علّی بلندمدت قوی دوسویه میان تورم و بیکاری در آزمون علیت دومتغیره، در حضور شاخص های سرکوب مالی هیچ رابطه علّی معنیداری میان تورم و بیکاری در ایران وجود ندارد. این یافته ها نشاندهنده عدم وجود مبادله سیاستی تورم-بیکاری در ایران بوده و در حمایت از آن است که این مبادله رفتاری نبوده و کاملا متاثر از مداخله های دولت در اقتصاد است.
In recent years, Iran's economy has experienced stagflation, low inflation rates or low unemployment rates at the cost of a considerable increase in the other. Government seeks to find ways to repress and manipulate markets to lower its debt financing costs. In this field, financial repression will provide very important policy implications for Iran's economy, which will make it possible for the country's macroeconomic policymakers to target inflation and unemployment rates. Based on this, this paper investigates the effect of financial repression on the causal relationship between inflation and unemployment using the bivariate and multivariate Vector Error Correction Model (VECM) between inflation and unemployment, taking into account the financial repression index (exchange rate and interest rate) in the period from 1987 to 2020. The findings show that despite the existence of a strong long-term two-way causal relationship between inflation and unemployment in the bivariate causality test, there is no significant causal relationship between inflation and unemployment in Iran in the presence of the indicators of financial repression. These findings indicate the absence of inflation-unemployment trade-off in Iran and support that this trade-off is not behavioral and is completely influenced by the government's interventions in the economy.Keywords: financial repression, unemployment, inflation, causality test.
خلاصه ماشینی:
یافتـه هـا گویـای آن اسـت کـه علی رغم وجود رابطه عّلی بلندمدت قـوی دوسـویه میـان تـورم و بیکـاری در آزمـون علیـت دومتغیره ، در حضور شاخص های سرکوب مالی هیچ رابطه عّلی معنی داری میان تورم و بیکاری در ایران وجود ندارد.
بنابراین به نظر می رسد که توجه صرف به سیاست های جانب تقاضای کل برای مهار تـورم و رونق اشتغال در ابتدا موجب فعال بودن رابطه مبادلـه میـان تـورم و بیکـاری خواهـد شـد و از سوی دیگر نیز سیاست های سرکوب مالی (نرخ ارز و نرخ بهره ) ممکن است در دوره جاری نرخ تورم نسبتاً پایینی را به ارمغان بیاورد، اما می تواند در دوره های بعدی به بـی ثبـاتی بیشـتر و نرخ های تورم بالاتری منجر شده و ایجاد نااطمینانی در اقتصاد و کاهش سرمایه گذاری و نهایتـاً افزایش بیکاری گردد (فریدمن Friedman ، ١٩٦٨).
فریدمن مبادله سیاسـتی میـان تـورم و بیکـاری مـورد ادعـای کینـزین هـا را یـک پدیـده پولی می داند، که ناشی از اجرا سیاست های جانب تقاضای کل اقتصاد است و در ایـن صـورت شاهد برقراری رابطه مبادله بیکاری و تورم خواهیم بود.
٢. ٢ مطالعات داخلی محمدی و همکاران (١٣٩٣)، رابطه علی بین نـرخ تـورم و بیکـاری در اقتصـاد ایـران را طـی سال های ١٣٥٧ لغایت ١٣٨٥ تحلیل نمودنـد و دریافتنـد کـه مبادلـه سیاسـتی منحنـی فیلیـپس برقرار است .
Financial liberalization, urban unemployment and welfare: some implications of the artificial low interest rate and the high wage rate policies in LDCs. ournal of Development Economics 72, 163– 179.
(2000) Financial repression and external openness in an endogenous growth model, Journal of International Trade and Economic Development, 9(4), pp.