چکیده:
تحلیلهای علم اقتصاد عمدتا در یک چارچوب نهادی مورد تایید نظامهای اقتصادی صورت میگیرد. این چارچوب نهادی باعث می شود که تحلیلهای اثباتی نیز رنگ و بوی ارزشی بگیرند. هر کدام از مفاهیم مرتبط با دولت اعم از اقتصاد، فرهنگ، سیاست و... دارای پارادایمها، قوانین، الگوها و هنجارهای خاص خود هستند. بدیهی است دولتها به فراخور گفتمان مسلط بر آنها و شیوه زمامداری در کنترل این عوامل نقش دارند. سوال مقاله این است که "در ایران از چه الگوهایی برای کنترل ابزارهای سیاست اقتصادی استفاده میشود؟ میزان و نحوه اثرگذاری آنها بر عملکرد اقتصادی چگونه است؟ ". نتایج پژوهش نشان میدهد ابزارهای سیاستگذاری اقتصادی در نظام اسلامی اگر چه در برخی موارد همانند مالیات با سایر دولتها و نظام های سیاسی همسان است اما در پارهای موارد مانند خمس و زکات و... منحصر به جوامع اسلامیاند. این ابزارها اگر چه با ابزارهای جهانی در نظام اقتصاد آزاد جهانی متفاوت اند اما برای توازن اقتصادی و رسیدن به عدالت اجتماعی رفع فقر و تبعیض مناسب بوده و اگر مطابق آنها عمل شود راهگشا خواهد بود. اگر بتوان این ابزارها و شاخصها را به گونهای به روز رسانی و احیا نمود و فقه پویای شیعه آنها را برای زندگی امروزه روزآمد نماید به تلطیف شرایط اقتصادی و کاهش حداقل فقر و تبعیض امیدوار بود.