چکیده:
خودگردانی، هدفی تربیتی با محوریت توانایی انتخاب و قضاوت مستقل است. این هدف در دهههای اخیر بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران تعلیم و تربیت قرار گرفته است. از آنجاکه تحقق این هدف در متربیان مواجهه هوشمندانه و موثر آنها با سلطه گریهای پنهان و آشکار را به دنبال خواهد داشت توجه به این هدف در نظام تعلیم و تربیت امری اجتناب ناپذیر به نظر میرسد. برهمین اساس و با توجه به محوریت سند بنیادین تحول در تعلیم و تربیت کشور، پژوهش حاضر به شیوه تحلیل کیفی محتوا و در راستای
تبیین جایگاه خودگردانی فردی در این سند راهبردی شکل گرفت. بررسیها نشان داد با وجود آنکه اشاره مستقیمی به خودگردانی به عنوان هدفی تربیتی در سند بنیادین مشاهده نشده است با این وجود گزارههای مرتبط با خودگردانی شامل انتخاب، گری، آزاداندیشی اختیار، اراده، شهامت، آگاهی، تعقل، بصیرت و... به وفور در سند یافت میشود. با این وجود تفکر انتقادی و تحلیل به عنوان اصلیترین بستر تحقق استقلال اندیشه و خود گردانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.