چکیده:
فراگیری زبان در عین حال که یکی از مراحل اولیه ی رشد در دوران کودکی است، از شگفتی های این دوره نیز به حساب می آید. برای کودکان دو زبانه، گاهی سد راه ارتباط، تفهیم و تفاهم می گردد. به نظر می رسد مشکل اصلی این دانش آموزان سواد آموزی نیست و در درک ریاضی، علوم وغیره مشکل ندارند. مشکل آنها، این است که نمیتوانند به زبانی که معلم تکلم می کند، با او ارتباط ادراکی برقرار کنند. زبان برای دانش آموزان فارسی زبان وسیله ای آشنا، در دسترس و بدون تلاش آگاهانه و برای دانش آموزانغیر فارسی زبان، وسیله ای نا آشنا با تلاش آگاهانه می باشد. بیشتر وقت و انرژی غیر فارسی زبانها، صرف درک زبان و زبان آموزی می شود و برای سواد آموزی، زمان، انرژی وانگیزه ای نمی ماند. هدف این تحقیق، بررسی مشکلات دانش آموزان دو زبانه می باشد که بی توجهی به این مهم، باعث ناتوانی در سواد آموزی، افت و ترک تحصیلی دانش آموزان می شود.