چکیده:
پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی سطح تحول روانی ـ معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس ـ بی‌اختیاری شکل گرفته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعة آماری در این پژوهش، کلیة بیماران وسواس ـ بی‌اختیاری مراجعه‌کننده به مراکز مشاورة شهر قم با شکایت اصلی اختلال وسواس ـ بی‌اختیاری به‌تعداد ششصد نفر بود، که تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند به‌عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسش‌نامة وسواس ییل ـ براون و نمرة شدت وسواس بالاتر از 7، انتخاب شدند و به پرسش‌نامة باورهای ناکارآمد شناختی، پرسش‌نامة تحول روانی ـ معنوی جان‌بزرگی و پرسش‌نامة احساس گناه گوگلر و جونز پاسخ دادند. در تحلیل داده‌ها از تحلیل رگرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه‌های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره‌های سطح تحول روانی ـ معنوی را در بیماران OCD پیش‌بینی کنند. همچنین بررسی ضریب بتا نشان داد که از بین مولفه‌های باورهای ناکارآمد شناختی، تنها مولفة انجام کامل امور توانست پیش‌بینی‌کنندة معنادار متغیر سطح تحول روانی‌ـ‌معنوی باشد. یافته‌ها، فرضیة دوم پژوهش را مبنی بر پیش‌بینی سطح تحول روانی‌ـ‌معنوی از طریق احساس گناه در بیماران OCD تایید نکردند.
In their research, the authors aim to predict the level of psycho-spiritual development through cognitive inefficient beliefs and guilt-feeling in those suffering from obsessive-compulsive disorder (OSD). The research design is a description of the type of correlation. The statistical population included 600 patients with OCD who referred to counseling centers in Qom city with the main complaint of OCD, from whom 240 individuals were selected as sample members using purposeful sampling method. Answering the Yale-Brown obsession questionnaire and having an obsession severity score higher than 7, the sample members were selected; they also answered the cognitive inefficient beliefs questionnaire, the Jan Bozorgi psycho-spiritual development questionnaire and the Googler and Jones guilt questionnaire.
Regression analysis was carried out in the process of data analysis. The results suggest that the variable components of cognitive inefficient beliefs helped as a whole to predict 21% of the variance of the psycho-spiritual development level scores in OCD patients. Likewise, the study of beta coefficient suggests that among the components of cognitive inefficient beliefs, only that of perfectly doing things could meaningfully predict the level of psycho-spiritual development variable. Findings did not confirm the second hypothesis of the research based on predicting the level of psycho-spiritual development through guilt-feeling in OCD patients.
خلاصه ماشینی:
پیش‌بینی سطح تحول روانی ـ معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس ـ بی‌اختیاری مریم احمدی/ دانشجوی دکتری تخصصی، گروه روان‌شناسی، واحد قم، دانشگاه ازاد اسلامی، قم، ایران amz.
com دریافت: 11/03/1401 ـ پذیرش: 14/04/1401 چکیده پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی سطح تحول روانی ـ معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس ـ بی‌اختیاری شکل گرفته است.
نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه‌های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره‌های سطح تحول روانی ـ معنوی را در بیماران OCD پیش‌بینی کنند.
در بررسی ادبیات پژوهش در داخل و خارج از کشور، هیچ‌یک از پژوهش‌ها به پیش‌بینی سطح تحول روانی ـ معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در افراد مبتلا به اختلال وسواس ـ بی‌اختیاری نپرداخته‌اند.
ضرایب رگرسیون استاندارد (20/0 ـ =β) نیز حاکی از آن بود که مؤلفة اهمیت و کنترل افکار با توجه به آمارة t می‌تواند به‌تنهایی تغییرات مربوط به متغیر سطح تحول روانی را با اطمینان 99% به‌صورت معکوس پیش‌بینی کند.
بحث و نتیجه‌گیری پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی سطح تحول روانی ـ معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در بیماران مبتلا به اختلال OCD انجام شد.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه‌های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره‌های سطح تحول ـ روانی معنوی را در بیماران OCD پیش‌بینی کنند.
(
, 
, 
)
