خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) مجسمهسازی در پیادهرو عباس اکبری آتلیه و نمایشگاه آثارش در کنار خیابان است.
من هم اتفاقی کارهایش را دیدم؛تصادفا بعد از دیدن آثار دوسالانه چهارم مجسمهسازی معاصر تهران.
بعد از گرفتن عکسها گفتم:چند سؤال هم دارم.
گفت:به چه درد من میخورد!گفتم:نمیدانم،شاید هیچ.
گفتم: چند سال است که مجسمهسازی و نقاشی میکنید؟گفت:نه سال است.
بعد از بهبودی دیگر نتوانستم شغل قبلیام را ادامه دهم و چون قبلا برای دخترم که نقاش است قاب میساختم به نقاشی و مجسمهسازی علاقهمند شدم.
گفتم:آیا کسی هم کارهایت را میخرد؟گفت:متوسط روزی چهار الی پنج هزار تومان میفروشم.
گفتم:مجسمههایت را با چه موادی میسازی؟ گفت:چوبهای ضایعاتی،بتونه،رنگ،چسب و هرچه که از این چیزها این اطراف گیر بیاید.
گفتم:دوست دارید یک نمایشگاه مجسمه ببینید؟ گفت:کجا؟گفتم:نگارخانه صبا،چهارمین دوسالانه مجسمهسازی معاصر تهران.
نمیدانم چرا دست آخر از او پرسیدم،آیا حرفی برای کسی داری؟گفت:اگر توانستی به مسئولین بگو که من در خیابان کار میکنم."