"در ساعت هشت آقای تقیزاده از تمام آقایان خداحافظی کرده و با آقای حاجی ایمر نظمی نیز مراسم وداع به جای آوردند(آقای حاجی امیر نظمی دو جعبه نقل و یک شیشه بیدمشک به هریک از ما،یعنی آقای نخجوانی و بنده به رسم سوقات ارومیه مرحمت فرمودند بعلاوه یک جلد کتاب خطی)و آنوقت حرکت کردیم.
حوالی ظهر در نیم فرسخی شهر آقایان رؤسای ادارات به استقبال آمده بودند پس از به جای آوردن مراسم خواستیم حرکت کنیم دیدیم دو سه نفر جوان چند تا درخت قطع شده را در عرض راه گذاشته و دادخواهی می- کنند آقای تقیزاده فرمودند که بیائید ببینیم چه میگوئید.
در موقعی که خواستیم حرکت کنیم یکی از آقایان علماء حاجی ملا علنقی شهیدی که گویا معظمترین علمای آنجا بود تشریف آوردند ایشان مرا می- شناختند ولی بنده نمیشناختم پس از چند دقیقه صحبت خداحافظی کرده مرخص شدیم."