خلاصه ماشینی:
"ترجمهء آقای تفرشی زحمات و صدقات علی علیه السلام ابو نیزر1گوید من مباشر دو کلانه:یکی بنام بغیبغه و دیگری بنام عین ابی نیزر بودم که امیر المؤمنین علی علیه السلام سال دوم از خلافتش نزد من آمد فرمود غذائی داری گفتم طعامی که آنرا برای امیر المؤمنین نمی‌پسندم هست و آن کدوئی از کدوهای همین کلانه میباشد و من آنرا با روغن دنبه پخته‌ام فرمود همان را بیاور پس به سرچشمه‌ایکه جویی باریک داشت رفت دست خود را بشست و از آن غذا تناول فرمود بار دیگر بسرچشمه برگشت و دست خود را با شنها شستشو داد تا پاک شد و پر آب نموده و بطور مکیدن از آن آب آشامید و فرمود دست پاکیزه‌ترین ظرفهاست پس دستش را بشکم شریف مالیده فرمود آنکس که شکمش او را بآتش درآورد دور است از خداوند سپس کلنگ را گرفته بچشمه سرازیر شد بکندن و کلنگ زدن شروع نموده طول کشید و آب بیرون نیامد بر پیشانیش عرق بسیار پدید آمد عرقها را برطرف کرد بار دوم کلنگ برداشته و بچشمه بازگشت و کندن و کوبیدن گرفت تا نفسش کند شده و بصدا افتاد این‌گاه آب چون گردن شتر جوشیدن گرفت در این هنگام از چشمه بیرون آمده و گفت خدا را گواه میگیرم این صدقه است زود دوات و کاغذ بیاور من باشتاب آوردم همان دم نوشت (1)-از فرزندان نجاشی است در کودکی مایل باسلام شده نزد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده و اسلام آورد در خانه حضرتش بود تا از دنیا رحلت نمود پس از آن در منزل فاطمهء زهرا سلام الله علیهما و فرزندانش بزیست."
(
, 
, 
)
