خلاصه ماشینی:
"و معلوم میگردد که تا چه حدی بظاهر نظر داشته و اسیر صورت بوده (مانند مردمان این زمانه)چه با تمام اوصاف و بیانات مذکور در بالا بوضوح میبینیم قضیه کاملا معکوس است یعنی زمین درخشنده و آتش تار است چرا که: واسطهء حیات همین زمین است و حیات خود نور است در حالیکه آتش نه تنها فاقد حیات است بلکه نابود ساز حیات نیز میباشد هرچیز با آن آمیزد چون خود آن راه عدم و نابودی میپیماید و فنا و نابودی خود تاری است.
یکی از شعرای عرب بیتی در نکوهش مجوسان سروده که نیز مترجم مفادش را بنظم فارسی چنین آورده است: مجوسی هست گمراه آنچنانکه پرستد آتش و در آن بسوزد اما زمین در زمانهای قدیم پویسته مورد پرستش همه قرار داشته بتها و مجسمهها از سنک و خاک ساخته و به پرستش بقیه از شماره 34 آن میپرداختند که تا هماکنون پهنهء گیتی از وجود بتپرستان تهی نمیباشد."