چکیده:
هدف:ارایه نمایی آیندهنگر از تحولات نهادی. روششناسی:این پژوهش روشها و مطالعات موردی را از تلاشها برای اجرای تحول نهادی ارائه میدهد.یک مرکز معتبر بین المللی در مطالعه آینده،در رشته خود به نمایی آیندهنگر از تحولات نهادی نزدیک میشود.این نما،شامل:استفاده از ابزارها، استراتژیهای آینده،ظرفیتسازی،نقش محوری مفاهیم تحول آفرین،سازمان یابندگی خودجوش،نقش اساسی معانی و نمادها میشود.سه مطالعه موردی برای نشان دادن این اصول مورد استفاده قار گرفته است. یافتههای تحقیق:شرکتی با گزینه غالب استعاره نهادی خود با عنوان:لاکپشت در مقابل خرگوش درگیر بود.شرکت دیگری در برخورد با هکرها،به استعاره خوب در مقابل بد رسیده بود اما درک کرده بود که برای کسب پیشگامی در فضای سایبر به مفاهیم جدیدی نیازمند است.مورد سوم شامل حرکت از حالت ایجاد یک طرح یکپارچه به سوی ساختن گروههای خود سازمان یابنده از ذی نفعان است که در واقع یک چشمانداز جمعی جدید ایجاد کرده است. ارزش/ابتکار مقاله:به تصویر کشیدن،درک و متحول کردن اسطورهها برای حرکت از تحول فردی به سازمانی و بعد تحول نهادی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. این مقاله روشها و مطالعات موردی را برای استفاده در تحولات نهادی ارائه میکند.براساس مدل بی هالال تحول نهادی،به عنوان تحول در تمام طبقات یا سازمانها تعریف میشود( Halal,1998,2004 ).تحول نهادی در عمیقترین سطح،ناظر بر تحول افکار حاکم بر نهادها ست.با تحول این افکار،قوانین و عملیات نیز متحول میشوند.هلال بیان میکند که سه تحول برای آینده مبنایی هستند.نخستین تحول،سازمانهای الکترونیکی یا مجازی شدن سازمانها ست.این تحول دیجیتالی با خود سازمان یابندگی یا شکستن سلسله مراتبهای مرتفع به واحدهای کوچکتر که در آن مرزها،بسیار سیالتر میشوند همراه است.تیمها بر گرد موضوع ها و چشماندازهای ویژهای شکل میگیرند و سپس سازمانزدایی میشود.سازمان حیات خود را از طریق انعطافپذیری حفظ میکند.مورد آخر،مشارکت ذی نفعان است که با استفاده از آن،سازمانها بصورت اثربخشتری عمل میکنند.ذی نفعان نه تنها دخالت داده میشوند،بلکه اندیشه آنها نیز گستردهتر میشود(ذی نفعان شامل نه فقط مدیران بلکه کارکنان،کارفرمایان،جامعه، محیط زیست و مالکان میشود)و با درک دیدگاههای جهانی و اسطورههای در پس رفتار آنها،دیدگاه آنها عمیقتر میشود.
خلاصه ماشینی:
ارزش/ابتکار مقاله:به تصویر کشیدن،درک و متحول کردن اسطورهها برای حرکت از تحول فردی به سازمانی و بعد تحول نهادی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
کارگاهها بر فرایند آیندهنگری سادهای مبتنی هستند که از ایجاد دیدگاه مشترک از تاریخ سازمان، تصویر کردن آینده،شناسایی موضوعات درحال پیدایش،تعمیق موضوعات با شناخت سیستمی،علل اسطورهها و دیدگاه جهانی،ایجاد بدیلهایی از آینده سازمان (برای باز کردن بیشتر آینده،در نتیجه افزایش احتمال تحول)،صورتبندی یک چشمانداز،هدایتی به سوی جلو،و توسعه آزمایشهای یادگیری عملی تشکیل میشوند؛در نتیجه چشمانداز واقعیت خواهد یافت.
در نتیجه روشها و ابزارهای آیندهنگری باید در زمینهای تئوریک-درباره ماهیت تحول اجتماعی، درباره آیندههای مطلوب،درباره استعاره های سازمانها و نهادها-و نه فقط به عنوان ابزار فن سالارانه مورد بررسی قرار گیرد.
ظرفیتسازی همچنین نیازمند گفتگوی عمیق با ذی نفعان است:چگونه میتوان نیازهای متغیر آنان را تامین کرد؟ در مورد شهرها:چگونه میتوان نیازهای متناقض طرفداران محیط زیست و حامیان توسعه را به گونه شایستهای برای گروه های ذی نفع و شهروندان تامین کرد؟ پرسشهای مرتبط با معنا و طیعت تغییر سازمانی ما را به تغییر الگوهای رفتاری رهنمون میشود.
ریز تغییرات به حرکت سازمان از دادهها به اطلاعات و از آنجا به دانش و سپس خرد کمک خواهد کرد و مهمتر اینکه محرکی برای خلق سازمانی است که در آن اعضا میتوانند برتری را تجربه کنند.
عمق و تحول درونی نکتهای را که این مطلب گوشزد میکند این است که برای اینکه تحول سازمانی به تحول نهادی عمیقتری منجر شود،بعد درونی سازمان باید به تصویر کشیده شود.