خلاصه ماشینی:
"اما اعزام شاهزاده کوروش فرزند دلبند داریوش دوم و پریستاتیش یا پروشات(پریزاد)پروشاتو ملکه ایران به آسیای صغیر که برتیسافرن و فرناباز سمت سرپرستی و سیادت داشت تا حدودی این سیاست متین و شایسته را بیاثر ساخت کوروش که گزنفون یونانی مقام او را بعرش رسانده و از سجایای اخلاقی و خلق و خوی پسندیده و مردمداری او بسیار تمجید کرده در قبال یونانیها سیاست دیگری پیش گرفت و مسأله تضعیف آتنیها و اسپارتها را نادیده انگاشت و مصمم شد که با کمک مالی فراوان اسپارت را به پیروزی برساند او متوجه نبود که در نتیجه پیروزی اسپارت ممکن است خطر تجاوز بسرزمین پارسیان بار دیگر تکرار شود و اسپارتهای جنگجو و بیباک بخواهند به آزمونی در خاک هخامنشیان دست یازند و بخت خود را بیازمایند همینطور هم شد و ما در سلطنت اردشیر دوم شاهد هجوم اسپارتها بسرداری آژزیلاس یا اگسلااوس بخاک آسیای صغیر میباشیم که سرانجام شوم شهرب بزرگ تیسافرن مانند بسیاری از رجال میهنپرست ایرانزمین که باندک گناهی تسلیم دژخیم شدهاند به بیرون راندن آنها بستگی داشت او قادر باینکار نشد البته ما از ماهیت قضیه آگاهی چندانی نداریم گروهی از مورخان معتقدند که ملکه پریستاتیش یا پروشات همسر داریوش دوم و مادر اردشیر دوم در قضیه قتل این رجل نامدار دست داشته است و ناکامی او در مقابله با اسپارتها بهانهای بیش نبوده است در این مورد دلایلی هم اقامه میکنند و آن این است که در زمان داریوش دوم وقتی کوروش کوچک یا کوروش صغیر مأمور آسیای صغیر شد،25مقام و مرتبه تیسافرن تنزل یافته و قلمرو حکومتش بسیار کوچک گشت،این بود که از این شاهزاده کینه در دل گرفت و جانب برادر بزرگترش اردشیر را گرفت و طرفدار سرسخت او شد."