خلاصه ماشینی:
"نویسنده در ابتدای مقاله دورنمایی از تاریخ فقهی اشاره میکنند و این که فقهی که در گذشته شکل گرفته دارای ابعادی است که میتوان آنها را چنین ارائه داد: اول: اقوال و فتاوای گذشتگان؛ فقه سنتی سعی بر حفظ آراء و اقوال فقها ندارد، زیرا یکی از مسلمات و بدیهیات فقه شیعه نوآوری و باز بودن باب اجتهاد است که این به آراء و فتاوای جدید میانجامد.
مقصود حضرت امام قدسسره هم از این که فرمودند: باید فقه سنتی را حفظ کرد، همین معنا است که نقاط اتفاق در سیر کلی اجتهاد، در همه اجتهادهایی که طی قرون صورت پذیرفته قابل نفی نیست.
اگر منظور از «فقه مدرن» همان «فقه سنتی» باشد، اما با حفظ امتیازات و اصول و مبانی و سعی در زدودن نقاط ضعف، استفاده از علوم جدید و شبههشناسیهای جدید، در این صورت، فقه نوین چه اشکالاتی دارد؛ جعل اصطلاح اشکالی ندارد.
نویسنده در پایان میگوید: بنابراین ما نباید پایبند مبانی اجتهادی گذشتگان باشیم، اما این به معنای پایبند نبودن به سیر کلی اجتهاد نیست."