خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) تاگور و سرودههایش ده غزل از کتاب باغبان عشق *با ترجمههایی از:دکتر فتح الله مجتبایی-ع.
I. L بهای این کتاب پنجاه ریال است ده غزل از کتاب باغبان عشق رابیندرانات تاگور ترجمهء فتح الله مجتبایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) 1 مرغی در قفس اسیر بود و مرغی دیگر در جنگلها پرواز میکرد.
مرغ اسیر به نجوا میگوید:تو بیا تا هر دو در این قفس زندگی بسر بریم.
مرغ آزاد میگوید:در میان آن میلهها،چگونه بال و پر میتوان گشود؟ مرغ اسیر فریاد میکشد:در اوج فلک بر کجا میتوان نشست.
مشتاقانه بال بر هم میزنند و میخوانند:«معشوق من،نزدیکتر بیا!» مرغ آزاد فریاد میکشد:ممکن نیست!من از درهای بستهء قفس وحشت دارم.
در برابر خانهء من بایستاد و مشتاقانه فریاد زد:«او کجاست؟» شرمم نگذاشت که بگویم:«او منم،ای مسافر جوان،آنکس که تو میخواهی منم!» شامگاه،چراغم خاموش بود و من افسرده و دلتنگ به بافتن گیسوان خویش سرگرم بودم."