خلاصه ماشینی:
"بقلم:محمد-مهدی نوروز ایرانیان قدیم مردم پرکار و بانشاط بودند چون دنیا را محل کشمکش دائمی بین قدرتهای خوب و بد و نظم و بینظمی میدانستند و بسابقه معتقدات دینی و آرزوهای شخصی و آرمانهای ملی موظف به نبرد باقوای بد و بینظمی که از عوامل اهریمن است بودهاند لاجرم خود را ناچار میدیدند که قدرت خود را با قدرت لایزالی خداوند که مظهر تمام خوبیهاست بهپیوندند و در تمام طول حیات آماده نبرد و تحصیل پیروزی باشند این آمادگی دائمی و نبرد مدام منشاء کوشش و کار ایرانی بود و احساس چیرگی بعوامل کوچک و بزرگ اهریمن و درک لذت شخصیت موجب نشاط برای ابراز نشاط بهانههائی لازم بود که آن بهانهها بصورت جشنهای مختلفه در حیات ایرانی هویدا میگردید چون هر ایرانی احساس مینمود که روزان و شبانی در جنگ و تحصیل پیروزی بهمان کشمکش مشغول است که سایر افراد خاندان و قوم و ملت بدان مشغولند طبعا خود را از همه ملت و همه مردم ایرانرا را از خود و با خود و همگام و هم آرزو مییافت و جشن خود را جشن ملت احساس میکرد جشن ملت را هم زمان خود میدانست *** بهمین دلیل جشتهای ماهیانه که در ماهروز هر ماه مقرر بود یا جشنهای مختلف سالیانه که دارای رمزهای تربیتی و ملی بود مانند اعیاد زمان ما خشک و خستهکننده و بیروح نبود همه شور بود و شادی و براساس چیرگی در نبردهای کوتاه و دراز بر علیه عوامل مهم و کم اهمیت اهریمن."