دزد و دیوانه (شعر) ادب و هنر

"تصویر مهم و یا نظم یک قصیده و امثال آن و آیا سزاوار نیست که ما کلمه‌ نبوغ را بر اعمالی اطلاق بکنیم که با نهایت سکون و آرامی بدون سر و صدا در گوشهء خانه‌ها انجام میگیرد و اهمیت آن برای جامعه و آبادی جهان‌ مثل آن اعمال عظیمه‌ایست که جلب توجه را مینماید. هرگاه باین مطلب‌ اعتراف نمائیم باید آن زنهائی که در محبت شوهر و خانواده و اصول خانه‌داری‌ و تربیت اطفال بر دیگران تفوق دارند نابغه بدانیم و کلمه نبوغ را دربارهء آنها هم استعمال کنیم. (کمالی) *** چنین گفت پرورده پیر کهن‌ خوش آید ز پیران داناسخن‌ که عیار مردی به ویرانه‌ای‌ بدزدید دستار دیوانه‌ای‌ وز آنجایکه شد گریزان چو باد چو دیوانه را چشم بر وی فتاد نخست از پیش آه و افغان گرفت‌ سپس رفت و راه ستودان‌1گرفت‌ بتندی کسی گفت کوری مگر ندیدی که رفت او ز راه دگر شنید این سخن مرد شوریده‌حال‌ بگفتا همین جاش باشد مآل‌ اگر برپرد در هوا چون عقاب‌ وگر همچو ماهی رود زیر آب‌ ورش بخت بد سوی زندان کشد وگر سر ز عزت بکیوان کشد رسد گر بشوکت به بهرام گور مآلش نباشد بجز سوی گور عبد الرحمن فرامرزی (1)گورستان"