چکیده:
از آنچه عام و خاص در مورد فضایل علی(ع)ذکر کردهاند چنین استنباط میتوان نمود که شخصی اعلم یعنی آن کسی که اعلم به قرآن،قاضیترین،نفس پیامبر،به منزلهء کعبه،دارای علم کتاب و علم تأویل و تفسیر است؛نمیتواند در قرائت در اوج نباشد؛زیرا اعلمیت در قرائت،در قاضیترین و عالمترین بودن علی(ع)و حتی در جانشینی پیامبر(ص)نقش دارد.اصولا نمیتوان پذیرفت که امامی در یکی از اموری که به هدایت امت مرتبط است،فرودست پیروان خود باشد. این مطلب،از طریق استدلال عقلی ثابت میشود و علاوه بر این از طریق نقل نیز علی(ع)از جانب پیامبر(ص)قاریترین معرفی شده است و از میان صحابه و تابعین افرادی مثل مسعود،عمار یاسر،ابن عباس،ابو عبد الرحمن سلمی و...بر این امر اذعان کردهاند.شاگردان بیواسطهء و با واسطه حضرت در قرائت نیز بیانگر جایگاه ایشان در قرائت است.افرادی مثل سلمی،ابو الأسود دئلی،ابن عباس و ابن مسعود بهرههای فراوانی از ایشان در خصوص قرائت بردهاند و قرائتهای قراء بعدی مثل عاصم،نافع، حمزه،ابن کثیر،کسائی و ابو عمرو بن علاء و مخصوصا روایت حفص از عاصم که سند طلایی دارد و مورد اتفاق عام و خاص است،منتهی به علی(ع)میگردد. اما آنچه از قرائتها به طریق شاذ به علی(ع)منسوب است و افرادی مثل ابن جنی و ابو حیان و قرطبی،متذکر آن شدهاند.مورد قبول ما نیست و تنها آنچه را که به طریق متواتر و معتبر از آن حضرت به ما رسیده و مورد قرائت در زمان معصومین(ع)بوده،میپذیریم.
خلاصه ماشینی:
"برخی دیگر از نویسندگان اهل سنت نیز بر همین اساس،علی(ع)را دومین نفر از صحابه معرفی کردهاند که به اقراء مشهور بودهاند(الطویل،1415 ق:71؛دمیاطی، 1407 ق:13/1 مقدمه شعبان محمد اسماعیل) برخی دیگر پنج تن را سابقین در امر قرائت و فراگیری قرآن در میان صحابه دانستهاند که اولین آنها علی(ع)و سپس ابن عباس،ابی بن کعب،ابو درداء و زید بن ثابت قرار دارند که در این میان به غیر از زید که نسبت به علی(ع)موضعی موافق نداشت و در روز سقیفه از قریش حمایت کرد،بقیه بر فضل علی(ع)اقرار دارند.
ابو درداء نیز دوستدار علی(ع)بود؛چنانکه در تذکرۀ سبط ابن جوزی از ترمذی نقل شده که او گفته است:ما منافقان را نمیشناسیم،مگر از طریق دشمنی آنان با علی(ع)(معرفت،1371 ش:203/2-198) 7-4-عاصم از ابو عبد الرحمن سلمی نقل میکند که میگفت: «هیچ کس را در قرائت قرآن:تواناتر از علی(ع)نیافتم»(حاکم حسکانی،1380 ش:18-17؛ذهبی،معرفه القراء الکبار،1417 ق:108/1؛ذهبی،طبقات القراء 1418 ق:8/1؛ری شهری،1421 ق:57/10 از تاریخ دمشق،401/42 و الاستیعاب، 210/3 و...
(معرفت،1371 ش: 215/2) ابو بکر بن عیاش از عاصم نقل میکند که کسی جز ابو عبد الرحمن سلمی حرفی از قرآن را بر من اقراء نکرد و ایشان نیز بر ابن مسعود قرائت کرده بود.
تنها قرائتهای از علی(ع)مورد قبول است که از طرق متواتر و از جانب شیوخ مشهور قرائت به دست مسلمین رسیده باشد و آنان نیز در طی قرون متمادی براساس آن قرائت کردهاند و مشهورترین آنها قرائتها قراء سبعه است و از میان ایشان نیز،قرائت عاصم به روایت حفص مورد اتفاق مسلمین است و آن به جهت سند طلایی و اعتبار حفص و عاصم است که قرائتشان از طریق ابو عبد الرحمن سلمی به امام علی(ع)و از طریق ایشان به پیامبر(ص)منتهی میگردد."