خلاصه ماشینی:
"دلیل آن نیز گردن ننهادن شیعهبه سیاست منع حدیث خلفا و نیز به دلیل وجود و حضور مستمر ائمۀ معصومین علیهم السلام در میانمردم و امکان دسترسی مردم به آنان برای پرسشهای مذهبی،در میان شیعه،حدیث دچارآنچنان آشفتگی نگردید که حل آنها نیازمند تدوین قواعد درایة الحدیث باشد؛هرچند کهبه برخی از قواعد آن نیا بود(مانند چگونگی حل مشکل احادیث تقیه و احادیث خلافیهو غیره)لیکن به دلیل ناچیز بودن موارد آن،این قبیل قواعد به طور پراکنده آموزش دادهمیشد.
دوم:تک نگاریهای فقه الحدیثی گاهی روش برخی از دانشمندان براین بوده که«یکی»از احادیث مشکل،مبهم و یامورد سؤال را موضوع تحقیق خود قرار داده و به فقه الحدیث آن در یک رساله و یا کتابمستقل بپردازد و نمونههای این نوع کار فقه الحدیثی نیز در تاریخ حدیث فراوان است،کهعلمای بزرک در شرح یک حدیث به تک نگاری پرداخته و رسالهای نوشتهاند؛مانند،شرحشیخ مفید برحدیث«اصحابی کالنجوم»28و نیز شرح آن بزرگوار برحدیثمنزلت29و شرح جداگانۀ ایشان برحدیث ثقلین،و نیز مانند شرح شیخ محمد حسن کبهبغدادی بر«حدیث معایش»تحف العقول30و شرح شهید ثانی برحدیث قدسی:«کنت(28)-ر ک:الذریعه الی تصانیف الشیعه،ج 13،ص 188.
ما در اینجا از میان کارهاییکه در بعد فقه الحدیثی درباره«تهذیب»انجام گرفته دو نمونه را یاد میکنیم: 1-ملا ذاالأخیار فی فهم تهذیب الاخبار:این کتاب گرانبها را علامه،محمد باقرمجلسی(مجلسی دوم)در شرح تهذیب نوشته است و تا این اواخر چاپ نشده بود؛تا اینکهبالاخره به همت یکی از فضلای قم و با سرمایه کتابخانۀ مرحوم آیة الله نجفی مرعشیبه گونهای بسیار جالب و با حروف جدید در شانزده مجلد به زیور طبع آراسته گردید کهکامل و از اول طهارت تا آخر دیات میباشد."