چکیده:
این نگاشته در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا برای فهم و درک قرآن به منبع علمی دیگری نیاز هست و یا آن که فهم قرآن به آموزه های معرفتی دیگر نیاز ندارد. در ادامه نقش روایات را در فهم آیات بررسی و گونه های تاثیر آن را از جوانب مختلف پی جویی کرده و مصادیق آن را به اجمال معرفی نماید.
همچنین پیش فرض ها و مباحث بنیادین در این حوزه را معرفی و تحلیل کند.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر،قسمت اول آیه-که تنزیل قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و اله را مطرحکرده-خصوصیت دارد و اشاره بدان است که قرآنی که بر قلب تو نازل شده،تبیان کل شیءاست و تو ای رسول خدا وظیفه داری که این فهم را برای مردم روشن سازی و بیان خود رابرای آنان نقل کنی.
دربارۀ سبب نزول سورۀ کوثر نیز آوردهاند که این سوره در پی آن نازل شد که برخی ازمشرکان(عمرو عاص و یا پدر او)پیامبر صلی الله علیه و اله را ابتر خوانده بودند؛چراکه او پسری نداشت تانسلی از خود برجای گذارد.
در تفسیر قمی آمده است: یونس بن عبد الرحمن و هشام بن ابراهیم دربارۀ عالم مورد بحث مباحثه و اختلاف داشتندکه آیا آن عالم،دانشمندتر از حضرت موسی بوده است؟آیا او میتوانسته نسبت بهحضرت موسی علیه السلام حجت باشد؛درحالیکه او حجة الله علی الخلق است؟ این مطالب در آیۀ قرآن مورد اشاره قرار نگرفته است.
صحیفۀ سجادیه شرح این آیۀ قرآن تلقی میشود زیرا مفهوم و معنا و حقیقت آیهرا در خود متجلی کرده و بروز داده است: این سخن امام علی علیه السلام اگرچه به ظاهر تفسیر آیۀ خاصی نیست،ولی در واقع تفسیر وتبیین معارف وحیانی دربارۀ دعاست: اعلم ان الذی بیده خزائن ملکوت الدنیا و الاخرة قد اذن لدعائک و تکفل لاجابتک و أمرکأن تسأله لیعطیک و هو رحیم کریم لم یجعل بینک و بینه من یعجبک عنه و لم یلجئک الیمن یشفع لک الیه."