خلاصه ماشینی:
"این مقاله به دنبال پاسخ به سئوال است که آیا همگرایی بازار،برگرفته از تجربه اتحادیه اروپایی،میتوان الگویی موفقیتآمیز و مناسب برای آفریقا باشد؟ به منظور مطالعه روند منطقهگرایی در قاره آفریقا این مقاله ابتدا نظریههای همگرایی منطقهای که اساسا طبق تجربه اتحادیه اروپایی مفهومسازی شدهاند،بررسی نموده،و در مرحله بعد،دیدگاه نئولیبرالیستی،روند جهانی شدن و بیثباتی سیاسی که بر روند (*)استادیار دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه منطقهگرایی در آفریقا تاثیر دارند مورد مطالعه قرار میدهد.
در پرتو تحولات جدید ناشی از جهانی شدن آیا کشورهای آفریقایی باید همچنان به دنبال ایجاد وحدت اقتصادی در سطح منطقه باشند تا از این طریق بتوانند در مقابل اثرات اقتصاد جهانی خود را محافظت کنند؟و یا با توجه به روند همگرایی سریع اقتصاد جهانی،تلاشهای منطقهای خود را رها نموده و به اقتصاد جهانی بپیوندند؟ امروزه مهمترین چالشی که کشورهای آفریقایی با آن مواجه هستند،تدوین یک استراتژی به منظور تقویت همگرایی سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی در سطح منطقه است،به طوری که این همگرایی موجب جلوگیری از به حاشیه رفتن آفریقا از اقتصاد جهانی بود.
وی در سال 8591 در کتاب خود پیشبینی میکند آزادسازی تجاری و رفع موانع گمرکی،در قالب یک روند همگرایی بازار،که از اهداف اولیه کشورها اروپایی در جامعه اقتصادی اروپا بود منجر به''تسری‘‘(گسترش همکاریها)به حوزههای جدید شده و احتمالا باعث ایجاد سیاسی بین کشورهای اروپایی خواهد شد.
هرچند تجربه نشان داده است که همگرایی بازار،منطبق بر الگوی اتحادیه اروپایی در آفریقا منجر به شکست شده است،هنوز دولتهای آفریقایی با توجه به این اعتقاد که همگرایی بازار موجب رشد و توسعه اقتصادی خواهد شد،این روش را دنبال میکنند."