چکیده:
دریا سرازیر میشود.از واقعیتهای محدود و به وضوح ترسیم شدهای که ما بتوانیم از آنها گزارش تهیه کنیم خبری نیست.ما همواره آنجا هستیم،و در محاسبات طرفهای مناقشات و کشمکشها از بلفاست تا بوسنی،به حساب میآییم.» حمله تروریستی روز یازدهم سپتامبر 2001 به ایالات متحده نشانگر آن بود که ما در یک دهکدهء جهانی شکننده،آسیبپذیر و به هم وابسته زندگی میکنیم.ولی در این دهکده از صمیمیت ارتباط رودررو میان اهالی آن خبری نیست.مادر دنیای عمدتا رسانهای شدهای به سر میبریم که توسط انحصارهای رسانهای دولتی یا سازمانهای رسانهای تجارتی ذینفوذی اداره میشود که تصاویر«دیگری»را تهیه میکنند.پیشبرد کالاه و هویتهای خاص،مشغولیات ذهنی دو سیستم رسانهای دولتی و تجارتی را تشکیل میدهند.بنابراین،دو سیستم مزبور بر آن هستند که از طریق انشقاق،مبالغه و شرور جلوه دادن«آنها»در برابر«ما»، تنشهای بین المللی را تشدید کنند.آیا سیستم رسانهای جایگزینی وجود دارد که روزنامهنگاری صلح را به خاطر حصول شناخت بین المللی و میان فرهنگی توسعه بخشد،مقاله حاضر استدلال میکند که روزنامهنگاری از لحاظ اخلاقی مسؤولانه،از شرایط حتمی و اجتنابناپذیر روزنامهنگاری صلح است.تاکنون،هسته مرکزی اصول اخلاقی رسانهها،روزنامهنگاران منفرد بودهاند.ولی این روزنامهنگاران منفرد در بافت نظامهای رسانهای نهادی،ملی و بین المللی عمل میکنند.در یک دنیای جهانی شده،اخلاق رسانهای باید نه تنها از لحاظ حرفهای بلکه از لحاظ نهادی،ملی و بین المللی نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرد.این اصول اخلاقی، باید بر توافقهای بین المللیای استوار باشد که پیش از این حق ارتباط را به عنوان یک حق انسانی به رسمیت شناختهاند.باوجود این،اصول اخلاقی بدون وجود مصوبات و چارچوبهای نهادین متناسب،غالبا به آرزوهای دستنیافتنی تبدیل میشوند.برای رسیدن به کثرتگرایی یا پلورالیسمی از محتوا که تنوع و پیچیدگی جهان را بازتاب دهد،مقالهء حاضر،خواستار پلورالیسمی از ساختارهای رسانهای در سطوح محلی،ملی و جهانی است.این مقاله با ارائه پیشنهادهایی برای پیشبرد و توسعه روزنامهنگاری صلح از طریق آزادی،تعادل و تنوع بیشتر در بازنمودهای رسانهای،پایان میپذیرد.
خلاصه ماشینی:
"در رسانهای دولتی و تجارتی(رجوع شود به جدول 1)،آیا این امکان وجود دارد که روزنامهنگاران صلح مبتنی بر اصول اخلاقی رسانههای جهانی توسعه یابد؟ سیستمهای رسانههای دولتی به واسطه خصایل عمدتا مستبدانهای مشخص میشوند که نظم داخلی و امنیت ملی هدف اصلیشان به حساب میآید.
تحول رسانههای جهانی:تکنولوژیکی،ساختاری و فرهنگی (به تصویر صفحه مراجعه شود) در برابر«ما»قرار داده،دراماتیزه کرده و شرور جلوه بدهند،آیا ممکن است سیستم جایگزینی برای پیشبرد تفاهم بین المللی و صلح جهانی،وجود داشته باشد؟از زمان فراخوان یونسکو برای یک نظم نوین جهانی ارتباطات و اطلاعات در دهههای 0791 و 0891،این سؤال،ذهن بسیاری از پژوهشگران و متخصصان رسانهای را به خود مشغول داشته است.
برای پرکردن شکاف بین آنچه که در اصول اخلاقی رسانههای جهانی وجود دارد و آنچه که باید وجود داشته باشد چه میتوان کرد؟ مقاله حاضر با اشاره به فرایندهای اخیر در ارتباطات بین المللی و پوشش رسانهای امور بین المللی،استدلالهای خود را به اثبات میرساند.
اگرچه اجتماع رسانهای جهانی،حق ویژهای برای شکرتهای بین المللی و دولتهای ملی قایل است ولی جنبشهای دموکراتیک اجتماعی نیز رفته رفته به توانش رسانههای جدید دست پیدا میکنند.
دو اصل محوری همواره در اکثر بحثهای مربوط به اخلاق رسانهای، یعنی«دموکراسی»در سطح ملی و«صلح» *اگرچه اجتماع رسانهای جهانی،حق ویژهای برای شرکتهای بین المللی و دولتهای ملی قایل است ولی جنبشهای دموکراتیک اجتماعی نیز رفتهرفته به توانش رسانههای جدید دست پیدا میکنند.
اکثر این مطالعان نشان میدهد که ناکامیها یا دستآوردهای اخلاقی رسانهها در قدرت آنها در پرداختن به مشکلات و مسایل اجتماعی، برجستهسازی یک موضوع برای گفتمان عمومی،شاخ و برگ دادن،مهم نشان دادن،و یا شرور جلوه دادن مخالفان در مناقشه ملی و بین المللی نهفته است."