خلاصه ماشینی:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) عکس از رویترز یک:انتشار آخرین جلد هری پاتر نوشتهء خوشبختترین نویسندهء تاریخ ادبیات،خانم جیکی رولینگ زیر چتر یک فضای پلیسی/امنیتی،به راستی این کتاب و نویسندهاش را به پدیدهء قرن حاضر تبدیل کرده است.
آیا اتحادیهء ناشران یا دیگر نهادهای ذیربط،نمیتوانند برای حل این معضل که دامنگیر اغلب ناشران شده،چارهای بیندیشند؟مثلا حالا که قرار است به کتاب هم چوب حراج بزنند و به عنوان اموال مزایدهای،آن را به ثمن بخس به دلالها بفروشند،آیا نمیشود با دانشگاهها، مدارس،فرهنگسراها و دیگر مراکز فرهنگی وارد مذاکره شد و کتابها را به قیمت نازل در اختیارشان قرار داد تا دستکم نویسندهء بینوا دلش خوش باشد که اثرش صحیح و سالم توی قفسهء کتابخانهها موجود است و شاید چندتایی هم خواننده پیدا کند؟این جاست که آدم کفرش از دست خانم جیکی رولینگ و ناشرش درمیآید که آثارشان پیشفروش و در ساعتهای اولیهء انتشار نایاب میشود.
مردی که از میان عشایر برخاسته و از جوانی چنانکه در رمان زیبایش بخارای من،ایل من که چند سال پیش منتشر شد و خواندنش را به دوستداران ادبیات اجتماعی ایران توصیه میکنم اشاره کرده،سر در سودای تحول داشته و بر همین اساس تصمیم به باسواد کردن بچههای ایلیاتی میگیرد و طی نزدیک به سی سال تلاش کار را به جایی میرساند که به استناد همین فیلم مورد اشاره،تعداد زیادی تحصیل کرده در ردههای بالا از میان این جماعت بیرون میآیند."