مهر هفتم در خانه ادب و هنر

"بعد میز کوچکی می‌آورد و پروژکتور را می‌گذاشت روی آن. یکی از فیلم‌ها بادکنک قرمز بود از آلبر لاموریس فرانسوی و یکی‌ دیگر هم مهر هفتم بود از اینگمار برگمان سوئدی. دیالوگ فیلم را از حفظ شده بودم. الان پشتش را می‌کند،پشت می‌کرد. الان نگاه می‌کند و نگاه می‌کرد. اما از آن نگاه سرد و یخ‌زدهء مرد فیلم. و بعد صحنهء بازی شطرنج با مرگ بود. ) ننه فاطمه هم شخصیت مرگ را دوست نداشت. بعد برایم گفتند این مرگ است. و این صحنه،صحنهء مهمی‌ست‌ و مرد فیلم دارد با مرگ شطرنج بازی می‌کند و هرکس که برنده‌ شود... دلم می‌خواست یکی از این دفعاتی که فیلم را می‌بینم بالاخره‌ مرد برنده شود و مرگ را کیش و مات کند. نمی‌دانستم همیشه این مرگ است که بازی را می‌برد."