خلاصه ماشینی:
"ب ـ دو تفسیر از کلام حکما و محاکمه بین آن دوچنان که در صدر این مقال گفتیم، دو تفسیر کاملا مختلف از کلام حکیمانی چون شیخ الرئیس و خواجه نصیر طوسی توهما وجود دارد:تفسیر اول که نماینده آن محقق اصفهانی ـ قده ـ است (و البته به لحاظ تاریخی کسانی هم بر او سبق داشتهاند) و معتقد است این که حکما قضایای حسن و قبح و باید و نباید اخلاقی را از مشهورات میدانند از آن جهت است که برای این قضایا واقعیتی جز تطابق آراء عقلا و بناءات آنها وجودندارد.
2ـ شیخالرئیس در کتاب برهان شفا، پس از توضیحی درباره قضایای مشهوره و اینکه عقل ساذج میتواند در آنها تشکیک کند، فرموده است:«کقولهم العدل جمیل وان الظلم قبیح و ان شکر المنعم واجب فان هذه المشهورات مقبولة و ان کانت صادقه فصدقها لیس مما یتبین بنظرالعقلالمنزل منزلة المذکورة بلالمشهورات هذه و امثالها منها ما هو صادق ولکن یحتاج فی ان یصیر یقینیا الی حجة»19در کلام فوق گفته شده است که مشهوراتی چون «امثله» فوق میتواند صادق باشد، سؤالی که قابل طرح است،اینکه قضیهای مثل «ان شکر المنعم واجب» هم میتواند صدق و کذب بپذیرد؟ در واقع در کلمات بوعلی و مرحوم خواجه و تابعین ایشان، چندان در ماهیت قضایای اخلاقی تدقیق نشده است که اصلا آیا اینها قضیهاند، به این معنا که صدق و کذب بپذیرند، یانه؟ البته مرادمان این است که بحث چندانی در ماهیت مفاهیم اخلاقی و قضایای اخلاقی نشده است و فقط به این ادعا بسنده شده است که مشهورات گاهی صادقاند و برهان پذیر هستند."