"1 در نظر جغرافیدان،آبشار مهیبی است مثل آبشار نیاگارا2که قوه و جاذبهء غریبی دارد.
در نظر عالم طبیعی،معدنی است که در حرارت تکبر و خودپسندی بیهوده،قابل انبساط است.
در نظر هیئتشناس،ستارهایست مثل زحل که با یک هالهء طلائی احاطه شده، در میان آن چرخ میزند و خط دوران خود را تغییر نمیدهد.
در نظر شخص سیاسی،قوهء مقننهایست که قوهء اجرائیه را مقید ساخته دست آنرا میبندد و همیشه از حزب معارض است.
در نظر دانایان فن مغناطیس و الکتریک3،عقربهء قطبنما است که بدلالت آن انسان در دریای محیط زندگی حرکت میکند.
در نظر اساتید علم فلاحت و نباتات،نهالی است که صفای گل آن با جفای خارش توأم است و میوههای تلخ و شیرین میدهد؛تریاق سموم زندگانی و سم قاتل نوع انسانی است.
در نظر دانشمند روحانی،سری از اسرار است که به کنه آن پی نتوان برد.
در نظر علمای روح،هم فرشته است هم شیطان.
در نظر تاریخنویس،عزیزترین مخلوق عالم که بیوجود او زندگی کردن ممتنع است."