چکیده:
نویسنده در این گفتار، نظرات برخی از محدثان، فقیهان و اندیشمندان قرن پانزدهم شیعه را در باب
احادیث معرفةالله، به ترتیب زمان، نقل و نقد و بررسی میکند. علاوه بر جمعی از عالمان معاصر مانند حضرات آیات
وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی و مصباح یزدی، دیدگاههای برخی دیگر از دانشمندان اخیر مانند
آیتالله شیخ محمدباقر ملکی میانجی، آیتالله شیخ حسنعلی مروارید، شیخ علی محدث خراسانی و شیخ اسماعیل
معتمد خراسانی نیز نقل و نقد و بررسی میشود. از آنجا که این مقاله در ادامهی گفتارهای دیگر نویسنده در
شمارههای 6 تا 9 سفینه آمده، در این گفتار، تمام اقوال نقلشده در معنای معرفةالله بالله را در ضمن سه قول، خلاصه
کرده است.
خلاصه ماشینی:
"معلوم است که منظور از این که طریق معرفت خدا برای اهل الله خود خداست، معرفت فطری عقلی نیست که مصنوع، صانع و حادث، محدث و بنا، بانی میخواهد، زیرا روشن است چنین معرفتی در همان مراحل اولیهی رشد انسانی برای همهی انسانها حاصل میشود و اختصاص به اهل الله ندارد.
اما معرفة الله بالله چنانکه بارها تذکر داده شد بدان معنا نیست که چون همهی خلایق را خدا خلق کرده و عقل را هم او به آنها داده است، پس اگر خدا را به واسطهی اشیا و عقل شناختیم، در حقیقت خدا را به خدا شناختیم؛ بلکه معرفةالله بالله اشاره به آن است که عقل و همهی قوای اداراکی بشری از رسیدن به خدای سبحان عاجز و ناتوانند و معرفت او تنها به خود او صورت میگیرد.
روشن است که دومی چنین نتیجهای را به دنبال نمیآورد و اولی هم نیاز به این مقدمات ندارد؛ ولی این نکتهی اساسی در اینجا وجود دارد که معرفت خدای تعالیـ چنان که روایات به صراحت بر آن دلالت داردـ باید به واسطهی خود خدا تحقق یابد و او خود، خودش را معرفی کند.
ایشان دلایل اثبات وجود خداوند را به سه دسته تقسیم کرده که دستهی اول، مشاهدهی آثار و آیات در جهان است، مانند دلیل نظم و عنایت، بعد از آن میگوید: این دلایلـ در عین حال که روشن و دلنشین و خرسندکننده استـ پاسخگوی همهی شبهات و وساوس نیست و در واقع بیشتر نقش بیدارکردن فطرت و به آگاهی آوردن معرفت فطری را ایفاء میکند."