خلاصه ماشینی:
"اگر شخص ثالثی که برای روز مبادا دورادور ماجرا را تعقیب میکرده است نسبت به حکم صادره اعتراض نکند و اگر کرد باری حرفش به جایی نرسد و اگر به خیر و خوشی دامها از کنامها برچیده شده باشند و مدعی هنوز قبراق و سرحال باقی مانده باشد و مدعی علیه فوت نکرده باشد میتوان گفت که اکنون با واپسین خان مواجه هستیم و آن،خان اجرای احکام است که اگر محکوم علیه اموال خود را تا آن زمان به دیگران منتقل نکرده باشد و اگر از این دقیقه غفلت کرده باشد،مدعی اعسار و شمول مستثنیات دین بر اموال خود نشده باشد و اگر نهایتا نتوانسته باشد متواری شود و هزار اگر و مگر دیگر هم از متن سناریو حذف شده باشد از قبیل اینکه خیل مأموران ابلاغ و اجرا و انتظامی هم انجام به موقع وظایف خود را از یاد نبرده باشند،آنگاه میتوان گفت که مدعی و شاکی و دادخواه،هفت خان دادرسی را پشت سرگذاشته است و در این صورت او آدم بختیاری است که از دوندگیهایش نتیجه گرفته است و دیگر چیزی را از زمرهء داشتنیها کم و کسر ندارد الا حکیم ابو القاسم فردوسی را که بنشیند و حسب حال وی را هفت خانی برآورد شیواتر از هفت خان رستم دستان و شورانگیزتر از هفت خان اسفندیار روئینتن!"