خلاصه ماشینی:
">گلبرگهای تربیت دکتر محمد رضا سنگری *آنکه بذر شرارت میافشاند آتش درو میکند.
*آفتاب کمرمق،سایههای بلند میسازد و آفتاب داغ تابستان سایهها را محو میکند.
*هیچ کس در لحظههای تنهایی تنها نیست.
شیطان زانوبهزانوی او نشسته است.
*پرگویی،ترجمان تهی بودن است.
چند سوگوار از این دست میشناسید؟ *نقاشیهای شلوغ زیبا نیستند.
خداوند بر بوم آسمان یک خورشید نقاشی کرده است.
کدام زیبایی فراتر از این سادگی میشناسید؟ *سلام،کلید رابطههاست.
آنکه این کلید را گم کند در تنهایی وحشتناک و شکنندهای میماند.
*لذات درونی پس از هر کار خوب،تجربه بهشت است.
به تکثیر این تجربه بپردازیم.
*جهنم پشتوانه بهشت است.
خداوند جهنم را آفرید تا همه بهشت را انتخاب کنند.
*«هیچ»رهآورد تلاش آنانی است که«همه چیز»را در خاک میجویند.
*تب،چراغ قرمزی است برای لحظهای درنگ در خویش.
*کوشش کنید وقتی موعظه میکنید،احساس کنید هیچ کس جز خودتان مخاطب اصلی نیست.
شب فرصت مطالعههای بزرگ است.
*سکوت،گویاترین فرصت اندیشه روان است.
*عشق سرمایه تهدیستان است."