چکیده:
در این مقاله به تبیین مبانی کلامی امر به معروف و نهی از منکر در زمینه های عقلی، شرعی، کفایی و مراتب و شرایط آن پرداخته می شود. آن-گاه اندیشه سیاسی معتزله در نسبت میان امر به معروف و نهی از منکر با مفاهیم و مسایلی چون، امامت و خروج بر امام، دارالکفر و دارالاسلام، تقیه، اصلاح، انقلاب، آزادی و حکومت مروانیان و عباسیان بررسی می گردد. هم-چنین رفتار سیاسی معتزله بر پایه امر به معروف و نهی از منکر نیز مورد کاوش قرار می گیرد. سپس عملکرد بخشی از معتزله نسبت به این اصل را در مناصب حکومتی از زمان مامون تا واثق می پژوهد. در بخش پایانی نیز به جریان شناسی معتزله بر اساس اصل پنجم از اصول پنج گانه معتزله (امر به معروف و نهی از منکر) پرداخته می شود. بر این پایه سه رهیافت مبارزه مثبت، مبارزه منفی و شرکت در قدرت مورد اشاره قرار می گیرد و بر شبه ایدئولوژیک بودن دولت معتزلی تاکید می شود.
خلاصه ماشینی:
"بیشتر معتزله مانند قاضی عبدالجبار، زمخشری و ابن ابی الحدید، وجوب امر به معروف و نهی از منکر را کفایی میدانند 250 اما ابوعلی جبائی بر عینی بودن آن نظر داده است 251 .
دربارة مناظرات نیز باید گفت که گرچه در این دوره شاهد رونق مناظرات و آشکار شدن اندیشه و گشایش فضا بودیم که از فضیلتهای آن دوران به شمار میآید، اما به نظر میرسد که این مناظرات بیشتر با هدف اقناع حریفان و رقیبان و بسط عقاید خود به منزلة یکی از مراحل امر به معروف و نهی از منکر انجام مییافته است.
در رابطه با انحصار داستان محنت به ابن ابی دؤاد نیز باید گفت که اگرچه برخی معتزله مخالف وی بودهاند، اما هیچ گفتاری مبنی بر این که مخالفتشان به جهت امتحان عامه در مسئله خلق قرآن بوده باشد در دست نیست و اعتراضی نیز از آنان در این مورد ثبت نشده است.
این مسئله ارتباط مستحکمی با دیدگاه معتزله درباره امر به معروف و نهی از منکر داشت؛ چرا که از نظر معتزله، قول به عدم مخلوق بودن قرآن، برابر با قدیم دانستن آن است، در حالی که تنها خداوند، قدیم است.
شرکت در قدرت مشروع دانستن حکومت عدم امکان پیروزی به دست آمدن ابزار قدرت برای امر و نهی امکان بیشتر برای ترویج و تحکیم عقاید ابن ابی دؤاد شحام ثمامة بن اشرس قاضی عبدالجبار نتیجهگیری امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه معتزله، متن سیاست است و تقریبا تمامی موضوعات آن را پوشش میدهد."