چکیده:
مورد ملاحظه قرار میگرفت،نتایج تا اندازهای ناهماهنگ بودند.درحالیکه بیشترین مطالعات به عملکرد بهتر برای کودکان با پیشرفت عادی سندیت دادهاند،برخی از مطالعهها نشان 2Lدادهاند که دو گروه مورد بحث،عملکرد قابل مقایسهای هم در وقایع عددی و هم در مسایل کلامی،به ویژه هنگامی که این تکلیفها پیچیده نبودند و یا محدودیت زمانی نداشتند،دارند. تلویحات آن برای پژوهشهای بعدی مورد بحث قرار گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"در مطالعه جردن و مونتانی،برخلاف مطالعه استاد،عملکرد کودکان با پیشرفت عادی بهطور معنیداری بهتر از هر دو گروه کودکان صرفا اختلال ریاضیات و دارای اختلال ریاضیات همراه با اختلال خواندن بر روی هر دو نوع از مسایل بود.
این مطالعات نشان دادند که گروه دارای اختلال ریاضیات همراه با اختلال خواندن به طور معنیداری بدتر از گروه با پیشرفت عادی در وقایع عددی،صرفنظر از شرایط(مسایل زمان محدود در برابر زمان نامحدود،مسایل ساده در برابر پیچیده)عمل کرد.
درحالیکه برخی پژوهشگران دریافتند عملکرد گروه صرفا اختلال ریاضیات با گروه با پیشرفت عادی(جردن و هانیچ،0002)،قابل مقایسه است، دیگران معلوم کردند که این یافته فقط وقتی صادق است که کودکان در شرایط بدون محدودیت زمانی عمل کردند(جردن و مونتانی،7991).
در نتیجه،نتایج نشان میدهد که گروه صرفا اختلال ریاضیات وقتی که آنها با مسایل کلامی پیچیده برای حل کردن روبرو میشوند،به زمان طولانیتری نیاز دارند و نویسندگان عملکرد نسبتا پائین این گروه را در شرایط زمان محدود به مشکل اساسی در بازیابی واقعیتها پیوند میدهند.
پژوهش آتی باید عملکرد دانشآموزان با اختلال ریاضیات را روی مفاهیم کمی بررسی کند و این مورد را با کودکان با پیشرفت عادی و با عملکرد خودشان در خرده آزمونهای دیگر مثل حل کردن مسایل و محاسبات، مقایسه نماید.
برای مثال،آیا عملکرد کودکان صرفا اختلال ریاضیات روی مسایل کلامی،از آنچه که کودکان با پیشرفت عادی به عنوان تابعی از پیچیدگی مسایل کلامی ارایه شده در برخی مطالعات،تغییرپذیر بودند،تافوت معنیداری داشت."