خلاصه ماشینی:
"اما اگر از جهت مثبت،جهت اثبات وجود تعزیهخوانی در عصر صفوی مدرکی در دست نیست،به عکس در جهت منفی و برای نفی آن قرینههای قوی در دست است: یکی از بیگانگانی که سالیان دراز در اوج اعتلای عصر صفوی در ایران میزیست و بسیار هوشمند و دقیقنظر نیز بود،شوالیه شاردن معروف است که خوشبختانه نتیجهء مشاهدات و دیدهها و شنیدههای خود را در ایران در سفرنامهای چهار جلدی برای ما به جای گذاشته(این سفرنامه به فارسی نیز ترجمه شده است)و امروز بسیاری از نکاتی که در نظر ابنای آن عصر امری عادی و جاری مینموده و پس از مدتی فراموش شده و از میان رفته است به برکت این کتاب بر ما روشن میشود و به زندگی اجتماعی وسیاسی ایرانیان وخلق و خوی ایشان در عصر صفوی آگاهی مییابیم.
او ایشان را کشت در صورتی که مرد روسی خارج از مذهب وقتی این بازیگر پیر را با ریشسفید دید بدو رحم آورد و اجازه داد تا سیراب شود!11 این سرمایهء ایمان بود که هر عیبی را هم که تعزیه داشت حسن میانگاشت و همین اندازه که مردم دیدند بدین ترتیب مستمسکی برای اظهار ارادت ایشان به خاندان رسالت،و نیز ارضای تمایلات روانی و درونی ایشان(به گفتار بنده تحت عنوان«نمایش کهن ایرانی»که به مناسبت نخستین جشن هنر شیراز انتشار یافت،رجوع شود)به دستشان افتاده است آن را پذیرفتند و تعزیه در دوردستترین روستاهای ایران راه یافت.
در هر صورت چه این بنابرای تآتر ساختهشده و سپس به تکیه تبدیل یافته باشد، و چه از روز نخست برای تعزیهخوانی ساختهشده باشد،چه بنای آن مقارن یا پیش یا پس از بنای رویال البرت هال بوده باشد،نفوذ روش معماری و تآترسازی غربیان در آن انکارناپذیر است؛و هنگامی که شاهی در بازگشت از سفر اروپا نقشهء ساختمانی بدین عظمت را ارمغان میآورد،بیشک در باب اینکه بنای مذکور پس از ساخته شدن چگونه می بایست مورد بهرهبرداری قرار گیرد نیز طرحهایی داشته و احیانا آنها را اجرا نیز کرده است."