خلاصه ماشینی:
"کمبود سوخت در مناطقی که با محدودیت منابع مواجهند بر خانوارهای فقیر روستایی فشار وارد میآورد و آنان را وادار میکند تا به سوختهای طبیعی نظیر کود حیوانی یا پسماندههای محصولات کشاورزی روی آورند،حال آنکه حفظ این مواد و استفاده از آنها به عنوان کود میتواند موجب افزایش باروری و حاصلخیزی خاک شود.
توسعه دامداری: ایجاد دامداریهای بزرگ تجاری و دامداریهای در سطح خرد از سوی دامداران کوچنده و نیمه کوچنده روستایی غالبا موجب استفاده بیش از حد از مراتع میشود و این مسئله همراه با مدیریت نادرست مراتع فشار بیش از اندازهای بر منابع طبیعی پایه وارد میسازد.
سیاستهای قیمتگذاری گاهی کشت محصولاتی که منجر به بهرهبرداری بیرویه از نواحی حاشیهای میشود را تشویق میکنند(مثلا ذرت در کشور زامبیا)یارانههای سرمایهگذاری همراه با بخشودگیهای مالیاتی به منظور گسترش عملیات کشاورزی در سطح وسیع(مثلا جنگل تراشی به منظور ایجاد فضاهای کافی برای پرورش دام در ناحیه آمازون در برزیل)؛برقراری یارانهها و امتیازات تعرفهای به منظور گسترش مکانیزاسیون(مثلا طرحهای مکانیزاسون کشاورزی در سودان)و اسکانهایی که از طریق دولت بدون توجه به انجام اقداماتی برای جلوگیری از تخریب منابع طبیعی ترتیب داده میشود(نظیر ایجاد روستاهای نوبنیاد در تانزانیا و مهاجرتهای بین منطقهای در اندونزی)به تنهایی یا در مجموع ممکن است به ناپایداری بسیاری از نظامهای زراعی یا دامی منجر شود.
علاوه بر آن به نظر نمیرسد برای کشاورزان فقیری که در مناطق حاشیهای در تلاش معاش میباشند سرمایهگذاری به منظور حفظ منابع طبیعی چندان ضروری و حیاتی باشد چرا که احتمال دارد این نوع سرمایهگذاریها در عمل موجب کاهش درآمدهای آنها طی اجرای عملیات حفاظت از منابع طبیعی شود."